در نشست «نقش اجتماعی زنان در بحرانهای آبی ایران» مطرح شد
زنان میراثدار رنجهای کمآبی
میلیونها زن در سراسر دنیا، وظیفۀ تأمین آب برای خانوار را بهعهده دارند. آنها سالانه بیشتر از ۱۵۲ هزار کیلومتر را در مسیرهای سخت و خطرناک، گروهی و با پای پیاده برای رفع این نیاز طی میکنند. با وجود اینکه زنان همواره چندبرابر بیشتر از مردان رنج بیآبی را به دوش میکشند، اما بسیار کمتر از آنها به آموزش و توانمندسازی خود در حوزۀ آب دسترسی دارند.
رخدادشهر: به گزارش بانک جهانی، سهم زنان کشاورز در تمام دنیا در حوزۀ مدیریت منابع آب فقط ۱۰ درصد از اعتبار موجود کشاورزی و خرده مالکی است. باوجوداین، حکمرانی آب هنوز یک مسئلۀ مردانه پنداشته میشود.
«مهتا بذرافکن»، پژوهشگر تغییر اقلیم در نشست «نقش اجتماعی زنان در بحرانهای آبی ایران» راهحل مدیریت منابع آبی را افزایش سواد آبی زنان دانست و گفت: «زنان باید از طریق انجمنها و شبکهسازیهای مدنی در حوزۀ آب مطالبهگری کنند؛ زیرا آب بهطور مستقیم با عدالت اقلیمی در ارتباط است و مسئلهۀ جنسیت و نابرابریهای جنسیتی در حوزۀ آب در کانون این نابرابریها قرار دارد.»
"غرقشدن برای دسترسی به آب» خبر تلخ و تکراری استان سیستانوبلوچستان و بسیاری دیگر از نقاطی که با تنشهای آبی مواجهاند، است. یک جستوجوی ساده در اینترنت نشان میدهد که روزانه زنان و دختران زیادی، قربانی بیآبی میشوند.
زنانی که تصویرشان برای ما کولبری آب و ایستادن در صف تانکرهای آب است. اینها اما فقط یک تصویر نیست بلکه زندگی نیمی از جمعیت جهان است که از دسترسی عادلانه به منابع آبی، محرومند.
عدالت گمشده اقلیمی
تقسیم کار اجتماعی، آب و منابع ارزشمند را تحت تسلط مردان قرار داد. از گذشته همیشه این مردان بودند که بر چاههای آب تسلط داشته و اجازه دسترسی به آب را به زنان میدادند.
این پیشینۀ تاریخی تا امروز نیز ادامه داشته است و نیمی از جمعیت جهان در دسترسی به منابع آب در مضیقه هستند. بذرافکن با یادآوری این واقعیت تاریخی گفت: «درحالیکه در جهان زنان که مسئول تأمین آب خانوادهها هستند و سالانه بیش از ۱۵۲ هزار کیلومتر را برای رفع این نیاز طی و آب حمل میکنند؛ سهم ناچیزی از مالکیت و مدیریت منابع آبی دارند.
به گزارش بانک جهانی، در حوزهۀ مدیریت منابع آب زنان کشاورز در تمام دنیا فقط ۱۰ درصد از اعتبار موجود کشاورزی و خردهمالکی در اختیار دارند. همچنین به گزارش مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی در سال ۲۰۲۰، در حوزهۀ مهندسی زنان فقط ۱۸ درصد از نیروی کار آبوفاضلاب و ۱۲ درصد از مدیران بخش محیط زیست را در جهان تشکیل میدهند.
این آمار بهخوبی نشان میدهد که در حوزۀ آب نوعی نابرابری دیرپا نسبت به زنان وجود دارد. نابرابری باعث شده است زنان به منابع از جمله آب دسترسی نداشته باشند.» او در ادامه دربارۀ مالکیت زنان بر آب در ایران اضافه کرد: «هرچند در ایران آمار دقیقی از سهم مالکیت زنان بر آب منتشر نشده است، اما اگر زنانی مالک سهمی از آب باشند، اکثراً از طریق ارث و یا طبق رسومات بهعنوان مهریه به مالکیت سهمی از آب قنات یا رودخانه رسیدهاند.
بهاینترتیب، بهندرت زنی پیدا میشود که با تقاضای خودش از طریق مسیرهای اداری توانسته باشد سهمیهای از آب و چاههای کشاورزی دریافت کند.»
حذف سیستماتیک زنان از مدیریت آب
هرچند سازمان ملل از دههی ۸۰ میلادی دولتها را موظف کرده بود که مشارکت زنان در مدیریت منابع آب را به رسمیت بشناسند و از توانایی آنها استفاده کنند. باوجوداین، براساس آخرین گزارش بنیاد مشارکت آب در سال ۲۰۲۱ مشخص شد که هنوز دولتها اقدامی برای این مسئله انجام ندادهاند.
این جامعهشناس با اشاره به سابقۀ این موضوع، اضافه کرد: «در قطعنامهۀ بینالمللی دهۀ اقدام و آب برای زندگی که به امضای ۱۸۷ کشور رسیده است، قرار بود زنان در توسعه مرتبط با آب مشارکت فعال داشته باشند.
همچنین حق برخورداری زنان از زندگی مناسب بهویژه در رابطه با آب، مسکن و بهداشت در این قطعنامه گنجانده شده بود. در سال ۲۰۱۲ اما زنان کمتر از ۶ درصد پستهای وزارتی در حوزۀ محیط زیست، منابع طبیعی و آب را در اختیار داشتند و ۸ سال پس از آن در سال ۲۰۲۰ در آخرین گزارش منتشرشده این عدد به ۷ درصد رسیده بود.
این روند بسیار کند به روشنی نشان میدهد که چطور نیمی از جمعیت زمین بهطور سیستماتیک از سوی دولتها در از فرایند مدیریت و مشارکت در منابع آب حذف شدهاند. در ایران نیز در حوزۀ مدیریت منابع آب و شورایعالی آب، ما هیچ نمایندهای نداریم.» به گفتۀ او بهطور کلی در دنیا زنان بسیار کمتر از مردان به آموزش و توانمندسازی در حوزهۀ آب دسترسی داشتهاند: «اینها همه منجر به انباشت ثروت و قدرت برای مردان شده است.
در نتیجه نابرابری جنسیتی در حوزه آب همواره در کانون نابرابریها قرار گرفته و همیشه در طول زمان بازسازی شده است.»
بار سنگین چالشهای کمآبی بر دوش زنان
زنان برای دسترسی به آب مورد نیاز اغلب باید مسیرهای سخت و صعبالعبور را پشت سر بگذارند. راههایی که آنها را در معرض خطر حملۀ حیوانات وحشی، تجاوز و … قرار میدهد. از همینروست که زنان برای جمعآوری آب، گروهی حرکت میکنند.
مشکلات آنها اما اینجا تمام نمیشود. نبود دسترسی به آب سالم و بهداشتی برای زنان در هنگام زایمان یا زمانیکه نوزاد دارند، زندگی را برای آنها بسیار دشوار میکند. بذرافکن با اشاره به پژوهشهای این حوزه گفت: «طبق مطالعات دربارۀ مهاجرتهای اقلیمی، زنان و دختران آسیبپذیرترین هستند.
خشکسالی و کمآبی، ازدواج کودکان را افزایش میدهد. همچنین تکدیگری در حاشیۀ شهرها و فعالیت در بازارها غیررسمی بازار با حقوقهای بسیار کم ناگزیر اتفاق میافتد.
از پیامدهای اجتماعی بسیار سخت بحرانهای آب بر دوش زنان، باید به مسائل روانی، مشکلات پزشکی و معیشتی، افزایش خشونتهای خانگی و… اشاره کرد.» او تأکید کرد که وقتی سدی ساخته میشود، زنان هم از آثار آن متأثر میشوند: «آیا زنانی که در این روستاها بودند، هیچ حقی ندارند که نگران کسبوکار، احساس تعلق اجتماعی و زمینهای کشاورزیشان باشند؟ اما در مقابل این نگرانیها متولیان سد، پولی به سرپرست خانوار میدهند تا حاشیهنشین شهرها شوند و زنان در این تصمیمگیریها هیچ حقی ندارند.»
تنشهای آبی در راه، دانشگاه در خواب
درحالیکه به گزارش سازمان هواشناسی کشور، ایران دو برابر بیشتر از میانگین جهانی گرم میشود و از طرف دیگر وضعیت آبخوانها نامساعد و تنشهای آبی در استانهای کم آب کشور در جریان است، اما دانشگاهیها مطالعات کمی در این حوزه داشتهاند.
این جامعهشناس با انتقاد این رویه در جامعۀ دانشگاهی گفت: «متأسفانه در تحقیقات دانشگاهی بین گروههای مطالعات زنان، جامعهشناسان و سیاستگذاریهای اجتماعی، حوزۀ آب کاملاً در حاشیه است. جامعۀ دانشگاهی، مطالبهگری نیست و ما با رکود علمی در این حوزه مواجهیم.»
سواد آبی زنان باید افزایش یابد
وقتی از ارتباط مسائل حوزۀ آب با زنان صحبت میکنیم، همه فقط نگران مصرف آب شرب میشوند. درحالیکه آب شرب فقط ۲ تا ۳ درصد آبهای کشور ما را تشکیل میدهد و ۹۷ تا ۹۸ درصد آن در بخشهای دیگر مصرف میشود.
بذرافکن در این ارتباط گفت: «رسانه و سیستم روابط عمومی آب، طوری ذهن ما را جهت دادهاند که ما زنان را نمایندۀ مصرفکنندگان آب شرب خانگی تصور میکنیم. بهاینترتیب، وقتی صحبت از موضوع مدیریت مصرف آب شرب به میان میآید، تصور میکنیم باید زنان خانهدار را آموزش داد. هر چند آب شرب بسیار مهم است، اما نباید بحرانهای آبی را فقط به آب شرب تقلیل داد. زنان در شهرها با آب شرب سروکار دارند و در روستاها در امتداد یک سیستم رودخانهای هستند. درنتیجه، سواد آبی زنان در تمام این عرصهها افزایش پیدا کند.
افزایش سواد آبی و جلب مشارکت زنان در مدیریت منابع آب باعث میشود که افراد بیشتری از منابع آب حفاظت کنند. همچنین، عوامل تأثیرگذاری که برای ترویج اهداف حفاظت آب و تأمین رفاه جامعه وجود دارد، چند برابر میشود.»
ضرورت شبکهسازی زنان برای حل بحران آب
پژوهشهای زیادی در جهان نشان میدهد که وقتی دانش همۀ افراد جامعه برای مشارکت و حفاظت از منابع آب افزایش یابد، پایداری آن مناطق بیشتر میشود.
از طرفی مطالعات زیادی نیز نشان دادهاند که وقتی زنان در فرایندهای مدیریتی منابع آب به مشارکت گرفته میشوند، بازده کار بالا میرود؛ چراکه آنها بسیار مسئولانه به وظیفۀ خود عمل میکنند.
این جامعهشناس با اشاره به این پژوهشها در نهایت اضافه کرد: «در حوزۀ نیل در مصر، زنان دو طرف رودخانه در طول حوضۀ آبریز گرد هم جمع شدهاند و انجمنی از کشورهای مختلف را بهعنوان شبکۀ دیپلماسی برای حل مسائل آب به نام «آب، صلح و امنیت» تشکیل دادهاند.
پیام ما نوشت، این زنان که از فعالان حقوق زنان، جامعهشناسان و متخصصان حوزۀ آب با تلاشهای مدنی با سیاستمداران وارد گفتگو میشوند. آنها بهاینترتیب توانستهاند که تأثیر بسیار زیادی بر حوزۀ نیل داشته باشند و این شبکهسازی تا حدی موفق بوده است که در سایر نقاط آفریقا نیز تشکیل شده تا زنان اطراف رودخانههای مرزی با هم گفتوگو کنند و بر ذهن سیاستمداران تأثیرگذارند.
لازم به ذکر است که در افغانستان نیز پیش از حضور طالبان، شبکهۀ دیپلماسی آب از سوی زنان تشکیل شده بود و فعالیت میکرد.» بذرافکن با اشاره به این تجربیات موفق تأکید کرد: «ما در کنشگری فردی ضعیف هستیم. متولیان نیز در ایران سیستم سیاستگذاری آب در ایران، هنوز زنان را به رسمیت نشناختهاند و بهطور سیستماتیک آنها را نادیده میگیرند، اما ما باید به سمت شبکهسازی بین زنان و کنشگری در حوزۀ آب برای رفع بحرانها حرکت کنیم.»
انتهای پیام/