لجن پراکنی برخی معترضان و دولتی ها علیه یکدیگر / راه حل عبور از رستاخیز عریان توهین، تحقیر، و تهمت چیست؟ چرا از خشونت پرهیزی متنفر شدیم؟
شهبازی به خبرآنلاین گفت: اگر آدمیان هر چیزی را که در کانون زندگی قرار بدهند، امنیت، هدایت ، حکمت و قدرت زندگی شان را به آن وابسته کرده اند. از این رو اگر هر فرد، جمع و گروهی، در جامعه، یا حکومت، ستیز و دشمنی را در مرکز حیات خود قرار بدهد، تمام مناسباتش براساس شکست خصم تنظیم و ساماندهی می شود.
فروزان آصف نخعی: تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران زمین به یاد ندارد در حرکت های اعتراضی خود اینچنین خوی تهمت و توهین و خشونت کلامی، که همگی برخاسته از سیاست های عملی هستند، در گفت وگوهای برخی معترضان و برخی دولتی ها رد و بدل شده باشد. برخی حاکمیتی ها از طریق شبکه جهان آرا در تلویزیون «شعار زن، زندگی، آزادی» را «زن، فحشا، هرزگی» نامیدند. و معترضان را خواستار فحشا، هرزگی، بی ناموسی، شهوت رانی و همچنین معترضان زن را یک «مشت نخود مغز بیمار و بدبخت» ذکر کردند. در عوض معترضان هم در هر کجا می توانستند بر اساس این فرهنگ غلط ایرانی که «جواب کلوخ سنگ است» به سنت غلط تهمت زنی و توهین کنندگی تندروها، به شیوه بدتری پاسخ دادند. این امر حکایت از آن می کرد که هر دو
گروه برای دفاع از هویت خود یکی از موضع قدرت و دیگری از موضع معترض و جنبش، افول کرده و لجن زار تهمت، افترا، درغلطیده اند.با توجه به ظهور چنین پدیده های منفی به ویژه در دو ماه اخیر ولی باید گفت ایران در آستانه دولت - ملت سازی نوین است و ریشه های چنین حرکت سترگی اگر از تاریخ فرهنگی و بومی خود به ویژه ادبیات غنی آن تغذیه نشود، معلوم نیست سرنوشت آن چه خواهد شد. این روزها که خصومت، آشتی ناپذیری و دشمنی در جامعه ایرانی، سکه رایج شده، و به خودمان حق می دهیم به هر شکل ممکن مخالفمان را تخریب و ترور شخصیتی کنیم، بی
تردید نابودی، فرجام چنین جامعه ای است. راه میانه، رواداری، اعتدال، و عدالت ورزی به ویژه با دشمن، راهکار سیاسی ایران برای برون رفت از وضعیت کنونی است. می گویند این «وسط باز»ی است؛ اهمیتی ندارد. مهم آن است که علاوه بر «نیت» صحیح، «رفتار» هم درست باشد. این گونه است که اعتماد و سرمایه اجتماعی افزایش می یابد. اما برای رهنمون شدن به چنین وضعیتی، بی تردید نیازمند غور در تاریخ و به ویژه ادبیات ایران زمین در زبان شاعران، عارفان و ادیبان این مرز و بوم هستیم. رنسانس ایران زمین از این مسیر می گذرد. غرب قادر است، تکنولوژی قدرتمند بنز را بسازد، ولی این فرهنگ ایرانی است که قادر است از بطن خود فردوسی، مولانا، حافظ، خرقانی و ... را بزاید. در صورت رجوع به میراث هویت سازی، انگیزه ساختن دنیای مدنی و انسانی جدید
دوچندان خواهد شد. با این رویکرد می توان ثمرات شگرف صلح، نوع دوستی، حقوق بشر و ... سعادت، رفاه دنیوی و اخروی را به در قالب جدید به جوامع بشری عرضه کرد. گام های کوچک ما برای تحقق چنین هدف بزرگی است. برای این منظور به سراغ دکتر ایرج شهبازی استاد ادبیات دانشگاه تهران رفتیم. در گفت و گو خبرگزاری «خبرآنلاین» با او، در پاسخ به این پرسش که چه شیوه هایی برای برخورد افراد با نظام سیاسی، افراد با افراد، جمع با افراد، افراد با جمع و نظام سیاسی با افراد و دیگر نهادها، در ادبیات عرفانی و سیاسی وجود دارد می گوید: در مجموع هشت شیوه برخورد
منشعب از برخورد فعالانه و منفعلانه وجود دارد. او در ادامه برخورد منفعلانه را به تسلیم بزدلانه، و فرار بزدلانه تقسیم کرد و در باره برخورد فعالانه و تقسیمات آن گفت: برخورد فعالانه نیز قابل تقسیم به برخورد ظالمانه، برخورد عادلانه، برخورد کریمانه، برخورد عارفانه، تسلیم فعالانه و فرار فعالانه است.
شهبازی در پاسخ به این سوال که در شرایط کنونی از میان ۸ محور بالا کدامیک را مناسب می دانید گفت: از نظر من بهتر آن است که از میان ۸ شیوه، برخورد عادلانه و برخورد کریمانه را انتخاب کنیم. اگر شناخت صادقانه ای داریم که حاکی از آن است که سطح ما از این دو مرحله پایین تر است، باید همه تلاشمان را به کار بگیریم که مبارزه کنیم ولی عادلانه. ولی اگر مشاهده کردیم، قدرت روحی بالایی داریم، می توانیم از برخورد کریمانه استفاده کنیم. او در ادامه گفت: در یک درگیری و یا خصم دشمنی است که فضیلت مندی افراد آشکار می شود.
او در ادامه با اشاره به این که هر کسی دشمن و خصم را به نحوی در زندگی خود تجربه می کند، گفت: در مناسبات دشمنانه و خصمانه عیار فضیلت مندی مان آشکار می شود. به عبارت دیگر اگر می خواهیم بفهمیم چقدر آدم خوبی هستیم، و چقدر از منظر اخلاقی و انسانی ، رشد کرده ایم، باید ببینیم زمانی که با کسی دشمن می شویم چگونه با او برخورد می کنیم؟
او سپس از نگاه مولانا تاکید می کند که در مثنوی، دشمنی و خشم یک موقعیت رستاخیز گونه است و در موقعیت رستاخیزگونه که یک موقعیت مرزی است تمام پندارها و توهمات کنار رفته، و واقعیت وجودی آدمیان، آنگونه که هستیم نمایان می شود. در این موقعیت نقاب از روی می افتد و شخصیت واقعی ما آشکار می شود. به عبارت دیگر چیزهایی که در ما وجود دارد و از آن بی خبر هستیم، خودشان را در مناسبات دشمنانه نشان می دهند.
شهبازی مقدمه چنین برخوردی را در مناسبات دشمنانه، تبدیل شخص به شی ذکر می کند و می گوید: هر گاه در مناسبات، اشخاص را به اشیاء تبدیل کردیم، یعنی رابطه «من و تو» را به رابطه «من و آن» تبدیل کردیم، به انسانیت دیگران بی احترامی و توهین کرده ایم. در این جا می آموزیم که اگر به دلیل تفکر خاصی داریم با کسی مبارزه می کنیم، مراقب هستیم که بخش های دیگر وجود او را ببینیم. عدالت به معنای آن است که خوبی ها و بدی های شما را با هم ببینم. هیچ یک از این صفات نباید جای یکدیگر را بگیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که امروز به محض آن که از خشونت پرهیزی سخن به میان می آید، حال برخی بد می شود گفت: اگر کسانی که به خشونت دعوت می کنند آنان را به خشونت پرهیزی دعوت کنیم، حالشان بد می شود. باور دارم که اگر بخواهیم مانند چندهزارسال گذشته چه در ایران و چه خارج از ایران با جنگ و خشونت مبارزه کنیم، اوضاع همین خواهد بود. از این رو نخستین بایسته تحقیقی اخلاقی ما مسئله «اخلاق ستیز و دشمنی» است.
شهبازی در ادامه با اشاره به این که اگر آدمیان هر چیزی را که در کانون زندگی قرار بدهند، امنیت، هدایت ، حکمت و قدرت زندگی شان را به آن وابسته کرده اند گفت: اگر هر فرد، جمع و گروهی، در جامعه، یا حکومت، ستیز و دشمنی را در مرکز حیات خود قرار بدهد، تمام مناسباتش براساس شکست خصم تنظیم و ساماندهی می شود.
متن کامل این گفت و گو به زودی از نظرتان می گذرد.
۲۱۶۲۱۶
منبع: khabaronline-1716764