مرگ خاموش ذخایر نامرئی آب/ متوجه عمق فاجعه نیستیم
معاون وزیر نیروی اسبق با بیان اینکه خالی شدن سفره آبهای زیرزمینی مرگ خاموش است، گفت: ما متوجه عمق فاجعه نیستیم، همچنان به فکر گذران روزمرگی هستیم به این امید که شاید سال بعد اوضاع بهتر شود.
رخدادشهر: رحیم میدانی، درباره تبعات تداوم خشکسالی در کشور اظهار داشت: تغییرات اقلیمی جزء طبیعت کشور ما بوده و آمارها هم این را نشان میدهد، ایران همیشه با نوسانهای کمبارشی و پربارشی مواجه بوده است، یعنی چند سالی است که در تحلیل آمارها متوجه تغییر اقلیم شدهایم، اتفاقاتی که در آمارهای تاریخی نمونهای نداشتهایم، یعنی هیدرولوژیستها اعتقاد دارند که واقعا اتفاق جدیدی افتاده که تغییر اقلیم نام دارد.
در مدیریت خشکسالی ضعیفیم
وی افزود: ما آمار روانآب را برای مدت 50 سال داریم خیلی از متخصصین دنیا تغییر اقلیم را پذیرفتهاند که به عوامل انسانساز و عمدتا انتشار گازهای گلخانهای در جو کره زمین برمیگردد، اکنون همه دنیا بسیج شدهاند به نوعی اثر گاز CO2 و دیاکسیدکربن را با کاهش سوختی فسیلی و جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر کم کنند، ما نیز چه تغییر اقلیم را قبول کنیم و یا خیر، عقل حکم میکند که موضوع را مدیریت کنیم، در دنیا بحثی بنام مدیریت خشکسالی و یا سازگاری با تغییر اقلیم وجود دارد، هر کشوری باید برای خود برنامه سازگاری با تغییر اقلیم و یا مدیریت خشکسالی داشته باشد که البته ما در این زمینه ضعیف هستیم.
معاون آب و آبفای وزیر نیروی اسبق تصریح کرد: مصوب شده بود که دستگاههای متولی برنامه سازگاری با تغییر اقلیم تهیه کنند که علیرغم پیگیریها در دبیرخانه شورای عالی آب نتوانستیم به جایی برسانیم و دستگاههای متولی را صاحب برنامه سازگاری با تغییر اقلیم کنیم.
برداشت آب باید 20 میلیارد متر مکعب کاهش یابد
وی گفت: ما 130میلیارد متر مکعب منابع آب تجدیدپذیر داریم که باید حداقل 20 میلیارد متر مکعب از استخراج و استحصال آن کم کنیم تا اوضاع آبی تاحدی تعدیل شود، این عدد بسیار بزرگ و مدیریت آن بسیار سخت است.
زنگ خطر اصلی از زیرِ زمین به صدا در میآید
میدانی با بیان اینکه بحران آبی را بیشتر در سفرههای زیرزمینی شاهد خواهیم بود، خاطرنشان کرد: در مورد آبهای سطحی وقتی آب کمی پشت سد میآید مشهود است که مثلا متوجه میشویم باید به جای 100 میلیارد متر مکعب 40 میلیارد متر مکعب برداشت داشته باشیم، اما در مورد سفرههای زیرزمینی اینگونه نیست چون ذخیره استاتیکی دارند، ممکن است حتی در سالهای کمآبی هم به اندازه سال عادی از سفره آب خارج کنیم و این مسئله را خطرناک میکند، به طوری که اکنون روز به روز پدیده فرونشست زمین بیشتر مطرح میشود و ما علائم آن را غیر از گیلان در تمامی استانها شاهدیم بنابراین شاید آن زنگ خطر بزرگی که در کمین کشور است در بخش آب زیرزمینی باشد.
به خشکی نخلستانهای آبادان رسیدیم
ایلنا نوشت، وی یادآور شد: هرچند با آب سطحی هم رفتار خوبی نداشتهایم، هر زمان با کمبود مواجه میشویم، تنها جایی که حقش داده نمیشود محیط زیست است، یعنی حق اکوسیستم را مصرف میکنیم و به محیط زیست آسیب میزنیم به طوری که اکنون پدیده ریزگردها و کانونهایی که در عراق و عربستان ایجاد شده به این دلیل است که سهم محیط زیست را میخوریم، در دجله و فرات اجازه ندادیم آبی در اروندرود جاری شود تا به خشک شدن نخلستانهای آبادان برسیم، در هر حال آبهای سطحی هم آسیب خود را دارند اما بیشترین بحران را در آبهای زیرزمینی خواهیم داشت چون نصف آب شرب را تامین میکنند و در حال حاضر نیز این موضوع که در کجا و با چه هزینهای بتوانیم جایگزین پیدا کنیم مسئله مهمی است.
متوجه عمق فاجعه نیستیم
این کارشناس ارشد حوزه آب با بیان اینکه واقعیت اینکه خالی شدن سفره آبهای زیرزمینی مرگ خاموش است، تاکید کرد: ما متوجه عمق فاجعه نیستیم، همچنان به فکر گذران روزمرگی هستیم به این امید که شاید سال بعد اوضاع بهتر شود، اما چارهای نداریم جز مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی که اگر مورد غفلت شود جبرانناپذیر است.
روزمرگی و غفلت از سفرههایی که هر روز خالیتر میشوند
وی بیان داشت: ما تنها دنبال روزمرگی و تکمیل پروژههای نیمه تمام هستیم و حاضر نیستیم برای مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی هزینه کنیم، حتی وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور متوجه مسئله نیستند، اطلاعات پایه منابع آبی جای کار و مطالعه دارد، هنوز سفرههای آب زیرزمینی را بدرستی نمیشناسیم و به اندازه کافی داده و شبکه پیزومتری در سفرههای آب زیرزمینی نداریم، بنابراین نمیتوانیم خوب مدیریت کنیم. در هر حال تا زمانی که در حاشیه بمانیم مشکلی رفع نمیشود.
به جای سدسازی به مطالعات پایهای بودجه بدهید
میدانی گفت: اکنون دندهها معکوس میچرخند ما به عنوان دست اندرکاران حوزه آب از مسئولین مربوطه میخواهیم که از بودجه سدسازی کم شود و به سمت مطالعه پایهای منابع آبی برویم در حالی که تخصیصها بالعکس است، وقتی به مطالعات اهمیت داده نمیشود مشخص است که گرفتار بحران میشویم، مثلا در پروژه احیای دریاچه ارومیه در بخش سازهای موفق بودیم اما در حوزه آگاهیبخشی خوب عمل نکردیم، این حرکتهای سینوسی نگرانکننده و بلای حرکتهای اصلاحی کشور شده است.