ترجمه رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» نوشته کارینا ساینس بورگو منتشر شد.
رخدادشهر: رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» اثر نویسندهٔ ونزوئلایی برنده جایزه چان میچلاوسکی با ترجمهٔ مریم نفیسیراد از سوی انتشارات قصه باران راهی بازار نشر کتاب شده است.
ایسنا نوشت، در معرفی این رمان عنوان شده است: «جایی برای دفن مردگان نیست» سرود سوگ و اعتراضی است علیه جهانی که مرز میان زندگی و مرگ، امید و فراموشی در آن محو شده است. در مرکز روایت، کشوری فروپاشیده قرار دارد؛ سرزمینی گرفتار طاعونی که حافظه را میبلعد و انسان را به شبحی بیریشه بدل میکند. اما در پس این تصویر آخرالزمانی، نقدی تند بر قدرتهای فاسد و حاکمان خودکامه نهفته است.
بورگو با معرفی «بیقاعدهها»، گروهی شبهنظامی و بیرحم که با شهردار، فرماندار و دیگر مقامات همدستاند، ساختار قدرتی را عریان میکند که نه تنها به فکر مردم نیست، بلکه از مرگ و تبعید آنان تغذیه میشود. این بیقاعدهها، به ظاهر نیروی نظمبخشاند اما در واقع تجسم آشوباند؛ سربازانی از جنس هرجومرج که وظیفهشان حفظ بقای قدرت است، نه جامعه. در برابر آنان، مردم عادی ـ زنان، مادران، تبعیدیان ـ تنها سلاحی که دارند، حافظه و شرافت انسانی است.
ویسیتاسیون سالازار، زنی که اجساد را به خاک میسپارد، در تقابل با این نظام فاسد قرار میگیرد. او حافظ مرگ و یاد است، در حالی که شهردار و فرماندار میکوشند مرگ را به ابزار سیاست بدل کنند. به همین دلیل، گورستان «کشور سوم» تنها محل دفن نیست؛ سنگر مقاومت است در برابر فراموشی تحمیلشده قدرت.
لحن رمان، مرثیهای سنگین و شاعرانه است. بورگو جهانی میسازد آکنده از غبار، خون و زوال، و این سنگینی زبان با محتوای تراژیک اثر همصداست. شاید برای برخی خوانندگان، تکرار تصاویر مرگآلود خفقانآور باشد، اما این خفگی، همان تجربه زیستن در زیر سلطه قدرتهای بیقاعده است.
در نهایت، «جایی برای دفن مردگان نیست» تنها روایت مرگ و تبعید نیست، بلکه محکومیتی است علیه نظامهای فاسدی که مرگ را مدیریت میکنند و حافظه را به غارت میبرند. بورگو در دل داستانی تراژیک و شخصی، تصویری سیاسی و اجتماعی ترسیم میکند: جامعهای که در آن فرماندار و شهردار و شبهنظامیان، خود بدل به گورکنان حافظهاند. اما در برابر این تاریکی، روایت همچنان از امکان مقاومت سخن میگوید؛ مقاومتی که شاید تنها در به یاد آوردن و نپذیرفتن فراموشی معنا یابد.
انتهای پیام/