تالابها اولین قربانیان سازههای غول پیکری چون «سدها» هستند که با مرگشان تنوع زیستی و جامعه انسانی را در معرض خطر جدی قرار دادهاند، موضوعی که در این گزارش فاجعه مدیریت آب و حالت رو به احتضار تالابهای فارس، سیستان و بلوچستان، کرمان و چهار محال و بختیاری را با صدای بلند فریاد میزند.
رخدادشهر: تالابها ارزش اقتصادیشان ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر زمینهای کشاورزی است، اما انگار این ارزشگذاری زیستی در معادلات آبی چندان سهمی ندارد چرا که بسیاری از تالابهای کشور قربانی سوءمدیریت آبی شده و بیصدا یکی پس از دیگری در حال جان دادن اند.
بیتوجهی به هشدارها، اکوسیستم تالابی را با وضعیت بحرانی روبرو کرده است. زمین دیگر نای نفس کشیدن ندارد، گلوی تالابها خشکیده و گرد و غبار از لابه لای پیکر چاک چاک زمین بلند شده است.
کارشناسان محیط زیست میگویند؛ تالابهای کشور در حالت احتضارند، شرایطی نگران کننده که اگر با مدیریت اصولی برایش چارهسازی نشود، روزگار حاشیه نشینانش را با زوال و کوچ اجباری مواجه خواهد کرد.
گزارشهای واصله از گوشه و کنار ایران نشان میدهد که مرگ تدریجی دریاچهها و تالابهایی همچون ارومیه، هامون، گاوخونی، جازموریان، پریشان سالهاست که به صدا در آمده و مثل آثار تاریخی در حال تخریب شدن اند، موضوعی که در هر نقطه از کشور به فراخور موقعیت جغرافیایی، زندگی تالابها را با تهدیدهای جدی مواجه کرده است.
کنشگران محیط زیست معتقدند؛ دیگر چندان امیدی به احیای تالابهای مرده نیست، تصاویر تالابهای خشکیدهای چون هامون، گرد و غبار برخاسته از جازموریان، مرگ گاومیشها در جغرافیای هورالعظیم و کوچ اجباری مردم از همسایگی با تالاب ها، تنها یک موضوع را به خوبی فریاد میزند، آن هم سوءمدیریت منابع آبی که دیگر به حیات هیچ تالابی رحم نمیکند.
هامون قربانی دخالتهای انسانی
در همین رابطه یکی از فعالین حوزه تالاب بین المللی هامون، این تالاب را نبض حیات شرق کشور میداند و با ابراز تأسف از وضعیت حیات این تالاب میگوید: طی سالهای اخیر کاهش میزان آورد سالانه این تالاب در اثر تغییرات اقلیمی و الگوهای بارشی توأم با دخالتهای انسانی در مهار، کنترل، ذخیرهسازی آب در بالادست و مدیریت ضعیف آب ورودی در پایین دست، تداوم حیات این تالاب را دچار مخاطرات جدی کرده است.
مجتبی گنجعلی تاکید میکند: خشک شدن تالاب بین المللی هامون طی سالهای اخیر ابعاد گسترده زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی در پی داشته و رکود اقتصادی، مهاجرت گسترده و پدیده ریزگردها در سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان تنها بخشی از این تبعات بوده است.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان اظهار میکند: با توجه به اهمیت انکارناپذیر تالاب بین المللی هامون و فرا مرزی بودن حوضه آن، لزوم بکارگیری از ابزارهای حقوقی، ارتقاء همکاریهای فرامرزی و اتخاذ تصمیمات یکپارچه نگر حوضههای آبی، میتواند راهگشا باشد.
او، عوامل تهدید کننده طبیعی و غیر طبیعی تالاب هامون و دیگر تالابهای استان سیستان و بلوچستان را تغییرات اکولوژیکی، فعالیتهای تکنولوژیکی، آلودگی و دیگر فعالیتهای انسانی میداند که باعث شده این تالابها در معرض شرایط ناگواری قرار بگیرند.
سدهای افغانستان گلوی هامون را خشکاندند
عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان یادآور میشود: در کشور افغانستان سدهای زیادی از جمله سد کجکی، ارغنداب، کمال خان، بخش آباد و… احداث شده و از آنجا که حیات هامون به رودخانه هیرمند و انشعابات فرعی آن و رودخانه فراه وابسته است، آبگیری سدها در افغانستان تاثیر زیادی در کاهش آبگیری تالاب بین المللی هامون دارد.
«پنج» فرمانداری و نبود مدیریت یکپارچه برای نجات هامون
او از مهمترین عوامل داخلی موثر بر شرایط حال حاضر تالاب بین المللی هامون را وجود «پنج» فرمانداری در منطقه و نبود مدیریت یکپارچه در تالاب میداند و اضافه میکند: وجود دیوار مرزی در برخی نقاط حساس و آبگیری نشدن مناسب در هنگام ورود آب و حفاظت مرز در جغرافیای سیستان و بلوچستان، توسط فرماندهی مرزبانی خراسان جنوبی یکی از عوامل مهم نابودی تالاب هامون است و در کنار آنعدم مدیریت مناسب منابع آب در دشت سیستان و نبود برنامه مدیریتی جامع در تالاب با وجود مطالعات و تحقیقات در این عرصه از دیگر عواملی است که باعث شده تا حیات تالاب هامون رو به سوی نابودی برود.
گنجعلی میگوید: برخی ارگانها با دخالتهای غیر کارشناسی و بخشی نگری بسیار زیاد خود و وابستگی زیاد معیشت مردم به تالاب و متعادل نبودن بین دام و مرتع جان تالاب هامون را گرفته است.
در همین رابطه مدیر کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان از تبدیل شدن تالاب فصلی جازموریان به کانون گرد و غبار در این استان سخن میگوید و میافزاید: این تالاب که در حال حاضر خشک است، بیشترین درصد حوضه آبخیز آن در استان کرمان واقع شده است.
محمد رضا علیمرادی تاکید میکند که تالاب جازموریان قربانی تغییر اقلیم و سدسازی در شهرستان جیرفت شده که این سازه باعث کاهش آورد آبی این تالاب شده است.
او با اشاره به وضعیت دیگر تالابهای سیستان و بلوچستان، خاطرنشان میکند: تالاب ساحلی بین المللی خورباهو و خلیج گواتر در شهرستان دشتیاری که از رودخانه باهوکلات و هم از دریا در اثر جزر و مد آبگیری میشود در حال حاضر مشکل حادی متوجه آن نیست همین وضعیت نرمال باعث پوشش مناسب جنگل حرا و تنوع زیستی بینظیری این منطقه شده است.
تمام وسعت تالاب هامون خشکیده است
علیمرادی از خشکی کامل تالاب بین المللی هامون خبر میدهد و میافزاید: ۲۰ هزار هکتار از این تالاب در خاک ایران و ۳۵ هزار هکتار در خاک افغانستان اواخر اسفند سال گذشته از طریق رود فراه افغانستان مرطوب شد اما شوربختانه در حال حاضر تمام وسعت این تالاب خشک شده است.
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان اعلام میکند که ازمحل آورد آبی رودخانه هیرمند تا هفتم اردیبهشت هیچ آبی وارد تالاب هامون نشده است.
علیمرادی با ذکر این نکته که هامون تبدیل به تالاب فصلی شده و فقط چند ماه اول سال ممکن است آب داشته باشد، یادآور میشود: آب این تالاب به دلیل شدت بالای تبخیر هر سال قبل از شهریور خشک میشود که همین امر باعث شدهاست تا بستر این تالاب بین المللی به تبدیل به کانون گرد و غبار شود.
تالاب خانمیرزا و دسیسههای شهرکسازی
نمونه دیگر این نابسامانیهای تالابی در استان چهارمحال و بختیاری به خوبی مشهود است، نابسامانیهایی که قرار است تا با از بین بردن یک اکوسیستم تالابی به زندگی جوانان فاقد مسکن سامان دهد.
اما سامان بخشی به زندگی جوانان به چه قیمتی؟ به بهای از دست رفتن سلامت زیستی؟
در همین رابطه یک کنشگر محیط زیست با اشاره به تهدیدهای نو ظهور علیه حیات تالابها در استان چهارمحال و بختیاری میگوید: طرح ملی مسکن و مولدسازی به تهدیدی جدی علیه تالابهای استان چهارمحال و بختیاری تهدید شده است.
یوسف فرهادی بابادی اظهار میکند: از دوسال پیش جانمایی نادرستی برای ساخت شهرک به مساحت ۱۹۶ هکتار در خارج از محدوده شهر آلونی، شهرستان لردگان، استان چهارمحال و بختیاری و در اراضی تالاب خانمیرزا مد نظر قرار گرفته بود که با مخالفت شورایعالی شهرسازی و معماری و سازمان نقشهبرداری کشور و وزارت نیرو قرار گرفت. اما با این حال باز هم از سر گیری این پروژه توسط استاندار وقت دنبال میشد.
او تاکید میکند: با وجود اینکه محدوده مورد درخواست در سالهای گذشته تالاب بوده ولی به دلیل توسعه کشاورزی و بهره برداری ناپایدار آب خشک شده و به منشا تولید ریزگرد محلی تبدیل شده است، لذا مشمول قانون اراضی مستحدث و ساحلی (مصوب ۱۳۵۴) میشود و تجاوز به آن و تخریبش مجازات کیفری دارد اما متاسفانه روند بیکیفرمانی متخلفان در برخی موارد باعث شده است تا به کرات شاهد ایدههایی برای تخریب محیط زیست باشیم.
عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان، تصریح میکند: بررسی تالاب خانمیرزا یک نمونه روشن از وضعیت آینده تالابهای ایران است و باید بررسی شود طی چه فرایندی این تالاب خشک شد که امروز دستگاههای مختلف از این تالاب سهم الارث میخواهند.
این فعال محیط زیست متذکر میشود: زهکشی و خشک کردن تالاب برای کشاورزی در دههای اول انقلاب و سپس عبور جاده ده صحرا –آلونی از محدوده تالابی نیز موجب دو بخشی شدن آن و آسیب بیشتر گردیده به طوری که احیای تالاب نیازمند عزمی فراگیر دارد.
فرهادی بابادی یادآور میشود: در سالهای گذشته برنامهریزیهایی برای احیا این تالاب و جلوگیری از آتش سوزی و تولید ریزگرد توسط شرکت آب منطقهای و اداره کل محیط زیست استان صورت گرفته است. که با توسعه مسکن این اقدامات بیاثر میشود.
او با تاکید بر ضرورت جلوگیری از تخریبهای گسترده در بستر تالاب خانمیرزا میافزاید: با توجه با اصرار مسئولین برای واگذاری اراضی تالاب خانمیرزا برای توسعه شهری و محدودیت در اراضی، بیم آن میرود که نه تنها تالاب احیا نشود بلکه خسارتهای مالی و سلامتی برای بهرهبرداران به همراه داشته باشد.
تالابهای فارس در وضعیت احتضار
تالابهای فارس نیز وضعیت مناسبی ندارند، آنگونه که یکی از فعالین تالابی این استان میگوید: از ۱۴ تالاب استان فارس تنها تالاب کمجان نیمه جانی دارد و مابقی یا جان دادهاند یا در آستانه جان دادناند.
سیروس زارع از وضعیت رو به احتضار تالابهای این استان خبر میدهد و میگوید: وضعیت تالابهای فارس اصلاً خوب نیست، کافتر در شمال فارس از دست رفته است و آسپاس در معرض خطر جدی است، در مرکز فارس هم طشک، بختگان، ارژن و پریشان کاملاً خشکیدهاند و تنها کمجان نیمه جانی دارد.
وی میافزاید: مهارلو «بیمار» است و تالاب هفت برم هم چهار برمش خشکیده و سه برم باقیمانده وضعیت خوشایندی ندارد.
دبیر گروه احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان، استان فارس را کلکسیونی از تالابهای کشور میداند که بیشترین تنوع تالابی به لحاظ نوع و تیپ، پوشش آبی، خاکی، گیاهی و تنوع زیستی دارد اما با همه این ظرفیتها اکثر تالابهای این استان از دست رفته و تبدیل به تولید چشمه ریز گرد شده اند.
سازمان آب دست از «آبفروشی» بردارد!
زارع میافزاید: لازم است تا محیط زیست به رسالت اصلی خود بپردازد و سازمان آب منطقهای بعنوان متولی آب از آب فروشی خود دست بردارد، سایر دستگاهها، مثل منابع طبیعی که پوششهای جنگلی و مرتعی را در اختیار دارد، اجازه قطع گونهها را ندهد زیرا درختان به نوعی کانونهای تولید آب با باروری ابرها در میکروکلیمهای خرد هستند و مهمتر از همه جامعه انسانی باید متوجه باشد که خشک شدن تالابها چه خسارتی برای آنان دارد.
عضو شورای تشکلهای تالابی کشور اظهار میکند: وجه اشتراک و لازمه انواع تالابها آب است و مهمترین نقش دستگاهی بر حفظ آب در تالابها به مدیریت منابع آبی در مجموعه وزارت نیرو و تصمیمهایی که به عهده سازمانهای آب منطقهای در استانهاست، برمی گردد.
تالابهای زنده نمره قبولی مدیران در کارنامه آبی آنهاست
به زعم این کنشگر محیط زیست، اقدامات سازمان آب نقش کلیدی بر حفظ یا ویرانی تالابها دارد و اصل غیر قابل انکار در مدیریت صحیح منابع آبی سلامت حوضهها از سر چشمه تا پی آبها و تالابها بر عهده این سازمان است، بر همین اساس به تعداد تالابهای زنده میتوان نمره قبولی به مدیران آبی در توانمندی مدیریتشان داد.
زارع تصریح میکند: تا زمانی که آب به عنوان کالای قابل عرضه و فروش در بازار مصرف نگریسته شود و تصمیمات سازه محور از طرف متولیان حاکم باشد، مدیریت آب ممکن نخواهد بود.
دبیر گروه احیا کنندگان تالاب بین المللی کمجان اظهار میکند: محیط زیست در قالب دستگاه ناظر بر تالابها وظیفه داشت تا مراقبت و نظارت را جدیتر دنبال میکرد که متاسفانه به هر دلیل تاکنون در این امر موفق نبوده و حتی بعنوان متولی قادر به در اختیار گرفتن حد حریم و بستر تالابها نیست، به همین جهت شاهد تعارضهای زیادی به حریمهای تالابها هستیم.
سازههای غول پیکر جان تالابها را گرفتند
او اضافه میکند: تالابهای هامون، پوزک، صابوری، هیرمند، جازموریان، گاوخونی، بختگان، طشک، کمجان، هورالعظیم، شادگان، ارژن، پریشان، انزلی، ارومیه، صالحیه، کجی نمکزار نهبندان و… غالبا بواسطه سوء یا بحران مدیریت آبی خشکانده شدهاند و در اغلب موارد پای سنگین سازههای غول پیکر سد ها، گلوی تالابها را فشرده است و یا حفر چاههایی که با هدف تامین آب ایجاد شد اما خاک ناشی از ریزگردها را بر سر مردمان استانها نشاند.
جهاد کشاورزی به اعداد مصرفی آب توجه نمیکند/ بیتوجهی یا ترک فعل؟!
او تاکید میکند: جهاد کشاورزی به عنوان متولی بیشترین مصرف کنندگان آب هیچ گاه به اعداد مصرفی آب جهت تولید محصولات کشاورزی نگاه کارشناسانهای نداشته و غالبا شاهدیم بهای آب مصرفی به مراتب، بیشتر بهای محصولات تولیدی زراعی است و مبیّن این امر محاسبه آب مجازی در تولیداتی است که در قالب شرح خدمات گروههای ترویجی جهاد کشاورزی و تعریف الگوی کشت میبایست به آن پرداخته شود که متاسفانه توجه به این اصل مهم در مجموعه جهاد کشاورزی یا از درجه اهمیت بر خوردار نبوده یا مسامحه و ترک فعل صورت گرفته است.
حفظ یا واگذاری عرصه؟ کدامیک؟
زارع ادامه میدهد: منابع طبیعی فارغ از توجه به حفظ عرصههای جنگلی و مرتعی به عنوان عامل اصلی تولید آب، بیشتر به سمت واگذاری عرصه تغییر مسیر داده و در راستای رسالت خطیر دستگاهی خود که باید حافظ منابع حیاتی باشد، کارآمد نبوده است.
این کنشگر محیط زیست میافزاید: جاده کشیهای غیر ضروری و انتخاب مسیرهایی که به گسست اکولوژی در جنگلها، تالابها، مراتع و حوضههای آبی تاثیر منفی گذاشته را نمیتوان نادیده گرفت.
نیمه اول خرداد، حق آبه تالابهای طشک و بختگان در فارس رهاسازی میشود
در همین پیوند مدیر کل حفاظت محیط زیست فارس از پیگیری این اداره کل در جلسه ستاد احیای تالابهای استان فارس برای تخصیص و رهاسازی حقابه تالابهای طشک و بختگان که در حوضه بالا دست آنها سد احداث شده خبر میدهد و میگوید: تخصیص بخشی از حقابه زیستی تالابهای موصوف به میزان ۴۰ میلیون مترمکعب توسط آب منطقهای استان اعلام شده و در حال برنامه ریزی برای رهاسازی در نیمه اول خرداد ماه میباشد.
لیلا تاج گردون میافزاید: برای سایر تالابهایی که نیاز آبی آنها مشخص شده است (پریشان، ارژن، مهارلو، هفت برم و کافتر) و در حوضه آبریز بالا دست آنها سدی احداث نشده هم رایزنیهای لازم برای تحقق تامین حقابهشان به آب منطقهای استان و وزارت نیرو انجام شده است.
او تاکید میکند: براساس مصوبات ستاد احیای تالابها، شرکت آب منطقهای استان فارس در حوضه آبخیز این تالابها، با پُر و مسلوب کردن چاههای غیرمجاز و کُنتر دار کردن چاههای پروانه دار و همچنین جهاد کشاورزی با اجرای اصلاح الگویی کشت در حوضه آبریز این تالابها تعهداتی دارند که در دست پیگیری است.
جازموریان جان داد، گرد و غبار جان گرفت
کنشگران محیط زیست در جنوب استان کرمان هم از سوگ آب در مناطق تالابی این استان خبر میدهند.
در همین رابطه یکی از فعالین محیط زیست جنوب کرمان به خبرنگار ایلنا میگوید: حیات جازموریان وابسته به رودهای دائمی بمپور در سیستان و بلوچستان و رودخانه هلیل رود کرمان است.
فرود رفعتی اظهار میکند: پس از ساخت سدهای جیرفت و بافت و به تازگی سد صفارود که به منظور انتقال آب سرشاخههای هلیل رود به کرمان به بهانه تامین آب شرب ولی در واقع برای تامین آب صنایع فولاد، مس، پتروشیمی، لاستیکسازی و گردشگری که صنایع پر مصرف آب، آنهم در منطقه خشک و کویری کرمان است منتقل میشود و در نتیجه هیچ آبی در بستر رودخانه هلیل رود جاری نمیشود که به جازموریان برسد.
او تاکید میکند: حتی به علت خشک شدن جازموریان که منبع تامین رطوبت و ابر در جنوب شرق بود، تغییرات اقلیمی رخ داده و بارندگی کم شده و اندک ابرهایی هم چند وقت یکبار پیدا میشوند که آن هم هم بارور نمیشوند و در نتیجه رودخانههای فصلی جاری نمیشوند تا گلوی خشکیده جازموریان را سیراب کند.
عضو کمپین «هلیل تاجازموریان» میافزاید: حالا روز به روز سطح آبهای زیر زمینی پایینتر رفته و ریشه درختچهها و درختان جنگلی به آبهای سطحی نمیرسند، جنگلها و مراتع هم خشک شده و روز به روز جازموریان و کلیه مناطق جنوب شرق به کانون ریزگردهای داخلی تبدیل میشوند، جازموریانی که جان داد تا گرد و غبار در جنوب شرق کشور جان بگیرد و حاشیه نشینان این تالاب را آواره کند.
تا پای جان برای حفظ حق آبه
رفعتی، با ابراز تأسف از روند موجود یادآور میشود: نه تنها شکایتهای مردمی نسبت به رهاسازی حقابه کشاورزان و حقابه زیست محیطی تالاب بین المللی جازموریان از سد جیرفت و بافت رها نشده، بلکه سد صفارود هم که مجوز سازمان محیط زیست را نداشته ولی تکمیل شده است.
این کنشگر محیط زیست عنوان میکند: بر خلاف دستور اکید رییس سازمان محیط زیست و مدیر کل تابعه وی در کرمان، سد صفا رود بصورت غیر قانونی آبگیری شده و بدتر از آن اخیراً، رئیس کل دادگستری استان کرمان که میبایست حامی حقابه داران و محیط زیست و مدافع حقوق عامه و حافظ بیت المال باشد، در نشست با مدیر عامل آب متطقهای کرمان اعلام کرده است که باید آب سد صفارودی که بدون مجوز و با زد و بند سیاسی و حیف و میل بیت المال ساخته و آبگیری شده است به شهر کرمان منتقل شود، موضوعی که آب پاکی را بر روی دست حقابه داران، دوست داران محیط زیست و حقوقدانان ریخته است.
رفعتی تصریح میکند: اقتصاد جنوب کرمان بر پایه کشاورزی است، مردم برای حفظ کشاورزی، حقابه و محیط زیست خود کوتاه نمیآیند.
وضعیت جازموریان بحرانی است
در همین رابطه مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمان هم به خبرنگار ایلنا میگوید: به رغم بارندگیهای صورت گرفته طی نیمه دوم سال گذشته و اوایل سال جاری، بستر تالاب هامون جازموریان در حال حاضر کاملاً خشک و شرایط این تالاب در وضعیت نامساعد و بحرانی قرار دارد.
محسن جعفری نژاد بسطامی با اشاره به آخرین آبگیری تالاب جازموریان ابراز میکند: ۴۰ هزار هکتار از عرصه این تالاب در اواخر فروردین ماه سال گذشته آبگیری شد، اما با توجه به شرایط ویژه محیطی از جمله خشکی شدید بستر تالاب، گرمای هوا و عمق کم آب، آب ورودی در مدت زمان اندکی (کمتر از ۱۵ روز) خشک شد.
او مهمترین عوامل وارد نشدن آب به تالاب جازموریان را احداث سدهای متعدد و بندهای انحرافی، توسعه کشاورزی و بهره برداری بیرویه از منابع آبی، همچنین کاهش نزولات آسمانی میداند و میگوید: نبود مدیریت جامع حوضه آبریز، وجود چاههای غیر مجاز وعدم تعیین تکلیف آنها، تنشهای اجتماعی ناشی از مسدود کردن چاههای غیر مجاز، تحویل ندادن حجم آب چاههای مجاز وعدم واقع بینی نقش سدها در حوضه آبریز و همچنین تخصیص ندادن حقابه در زمان مناسب توسط سدهای بالادست از تهدیدات و چالشهای جدی سازمان محیط زیست در حوزه تالاب جازموریان است.
جعفری نژاد بسطامی میگوید: در کرمان سطح آبهای زیرزمینی به شدت افت کرده و هنوز برداشت بیرویه آبهای سطحی در این استان ادامه دارد و متاسفانه کشاورزی سنتی و راندمان پایین آبیاری و همچنینعدم رعایت الگوی کشت مناسب و کشت محصولات پرآب بر باعث شده تا آبی به جازموریان نرسد.
ایلنا نوشت، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کرمان اثرات سوء خشکی تالاب بین المللی جازموریان را فرسایش و تخریب ساختمان خاک و همچنین وقوع پدیده گرد و غبار، تهدید سلامت جامعه و شیوع بیماریهای چشمی و تنفسی در این استان عنوان میکند و میافزاید: از دیگر اثرات زیان بار خشکی تالاب جازموریان از بین رفتن پوشش گیاهی و تنوع زیستی و همچنین تغییر اقلیم محلی و ناحیهای با افزایش دمای محیط است.
تغییر در مورفولوژی بستر تالاب، شوری خاک، تغییر مسیرهای مهاجرتی گونههای جانوری، افت سطح آب سفرههای زیرزمینی و بروز پدیده سنگ شدگی لایههای تحتانی خاک از دیگر مواردیست که با خشکی تالاب جازموریان در استان کرمان رخ نمون کرده است.
بار روانی خشک شدن تالابها برای اهالی تالاب
جعفر نژاد بسطامی در ادامه با گریزی به بار روانی خشک شدن تالابها برای حاشیه نشینان تالاب بین المللی جازموریان تاکید میکند: از بین رفتن مشاغل، کوچ اجباری و مهاجرت جوامع محلی و به تبع آن افزایش فقر، ناامنی، بزهکاری، حاشیه نشینی و همچنین کاهش تولیدات دامی و گیاهی و تهدیدات غذایی از شیوع آفات و بیماریها و تهدیدات بیولوژیک (پدافند غیر عامل)، از دست رفتن خدمات اکوسیستمی تالاب، نابودی سرمایههای ملی و تحمیل هزینههای بالای بازسازی و احیاء از دیگر مصائبی است که با خشکی این تالاب گریبانگیر مردم جنوب کرمان شده است.
انتهای پیام/