پنج شنبه، 1 آذر 1403
رخدادشهر » فرهنگ و هنر » جهان سودايي خنياگرانِ ايران

درنگي بر جايگاه موسيقي ايراني در ميراث فرهنگي ناملموس كشور

جهان سودايي خنياگرانِ ايران

کد خبر: 11291

۲۴ اثر ايراني در جهان به ثبت ميراث فرهنگي ناملموس رسيده است؛ جالب اين است كه 5 مورد از اين تعداد به صورت مستقيم به موسيقي ايران مربوط مي‌شود. 5 آبان كارگاه آموزشي ميراث ناملموس موسيقي در ستاد سمن‌هاي شهر تهران برگزار شد كه يكي از سخنرانان اين كارگاه بهروز وجداني، پژوهشگر و مولف حوزه موسيقي بود. در ادامه گفتاري از ايشان خواهد آمد كه در آن درباره جايگاه موسيقي ايراني در ميراث فرهنگي ناملموس كشورمان بحث شده همچنين به اهميت اين موضوع و تعريف ميراث ناملموس نيز اشاره شده است.

رخدادشهر: بهروز وجداني _ در مقدمه اين گفتار، عنوان مي‌كنم كه ميراث نياكان ما و هر كشوري به دو دسته تقسيم مي‌شود؛ «ميراث فرهنگي ملموس» كه شامل آثار، بناها، محوطه‌ها و اشياست كه در پايگاه‌ها و جاي جاي كشورمان يا موزه‌ها هستند كه همه اينها در واقع قابل لمس هستند و توجه به اين آثار در يونسكو بيشتر است. دسته دوم «ميراث فرهنگي ناملموس» است كه اخيرا توجه به آنها بيشتر شده است.

بايد تاكيد كنم كه در كشور ما توجه به موضوعاتي كه به ميراث فرهنگي ناملموس مربوط مي‌شود از سال‌ها پيش توسط دانشمندان، اديبان، شاعران و اهالي موسيقي وجود داشته است، جالب توجه‌تر اينكه مقاله‌ها و كتاب‌ها و رساله‌هاي بسيار زيادي هم در اين خصوص تدوين يافته است ولي اولين‌بار توسط يونسكو كه ميراث فرهنگي ناملموس به ميراث فرهنگي ملموس اضافه شد به سال ۲۰۰۳ ميلادي برمي‌گردد كه تحت عنوان كنوانسيون پاسداري از ميراث فرهنگي ناملموس بود.

اين كنوانسيون در سال ۲۰۰۳ در يونسكو به تصويب رسيد و به تمام كشورهاي دنيا هم ابلاغ شد كه از آن به بعد موضوعاتي كه در اين كنوانسيون گفته شده بايد مورد توجه قرار گيرد و كشورهايي كه خواهان ثبت اين آثار هستند كه مربوط به ماده شانزده، هفده و هجده اين كنوانسيون چهل ماده‌اي مي‌شود، مي‌توانند آثار خود را شناسايي كرده و آنها را با ثبت در يونسكو حفاظت كنند و خواهان ثبت جهاني آن هم بشوند.

كشور ما در شمار اولين كشورهايي بوده كه به اين كنوانسيون پيوسته و هنوز هم تمام ماده‌هاي چهل گانه اين كنوانسيون را همانند قوانين خود، مورد احترام و ارزش قرار داده و تاكنون يعني آبان ماه ۱۴۰۳ بايد بگويم كه ۲۴ اثر ايراني در جهان به ثبت ميراث فرهنگي ناملموس رسيده است و از اين تعداد پنج مورد آن مربوط به موسيقي ايران مي‌شود. اگر بخواهيم به صورت آماري در جهان حساب كنيم اين آثار ثبت شده در ميراث ناملموس حدودا به 700 اثر مي‌رسند كه اين آثار از سراسر كشورهاي عضو كنوانسيون به ثبت رسيده است و از اين تعداد همان‌طور كه پيش‌تر گفته شد، ۲۴ اثر مربوط به كشور ما مي‌شود و اين مساله بسيار مهم است. موضوع موردبحث ما در اين‌جا آثار موسيقايي است كه 5 اثر از بين اين آثار به‌طور مستقيم به موسيقي مربوط مي‌شود كه اگر بخواهم نام ببرم «رديف موسيقي ايراني» در سال ۲۰۰۹ به ثبت رسيده، «موسيقي بخشي‌هاي خراسان» در سال ۲۰۱۰، «مهارت‌هاي سنتي ساختن و نواختن كمانچه با اشتراك جمهوري آذربايجان» در سال ۲۰۱۷، «مهارت‌هاي سنتي ساختن و نواختن دوتار به صورت ملي» در سال ۲۰1۹ و بالاخره «هنر ساختن و نواختن عود يا بربط ايراني با همكاري سوريه» كه سوريه به عنوان نماينده كشورهاي عربي بود و در آنجا موسيقي مقامي سنتي آنها به صورت تكنوازي و گروهي با عود اجرا مي‌شود كه در سال ۲۰۲۲ به ثبت رسيده است.

باتوجه به آنچه گفته شد، اهميت و جايگاه موسيقي در ميراث فرهنگي ناملموس حتي در كشور ما بسيار زياد است كه اگر بخواهيم به آمار مراجعه كنيم همين 5 اثري كه به خودي خود از جايگاه مهمي برخوردار هستند، نمايان‌گر اين است كه موسيقي در ميراث ناملموس نقش قابل اعتنايي دارد كه از ۲۴ اثر ۵ اثر به صورت مستقيم به حوزه موسيقي تعلق دارد. به اين نكته هم بايد تاكيد كنم كه در عين حال موضوعات ديگري مثل نوروز، تعزيه‌خواني و چند اثر ديگر كه در همه آنها موسيقي، نقش بسيار پررنگي دارد هم، در شمار آثار ثبت شده، قرار مي‌گيرند يعني نمي‌توان موسيقي را از اين آثار جدا كرد.

مطلبي كه شايان توجه است و بايد در اينجا به آن اشاره كرد اين است كه اين كنوانسيون به پاسداري آثار ميراث فرهنگي ناملموس مربوط مي‌شود كه موسيقي در زمره مهم‌ترين و شاخص‌ترين عناصر تشكيل‌دهنده ميراث فرهنگي ناملموس ايران و ديگر كشورهاست. در ماده دوم اين كنوانسيون هم اين مساله كه كشورها به چه آثاري مي‌توانند توجه كنند و آثار خود را ارائه دهند، قيد شده است و موسيقي در شمار معدود عناصر فرهنگي است كه در تمام حوزه‌هاي تشكيل‌دهنده ميراث فرهنگي ناملموس حضوري فعال دارد به عنوان مثال پنج موضوع وجود دارد كه مربوط به حوزه ميراث فرهنگي ناملموس مي‌شود كه اولين مورد «ادبيات شفاهي» است دومين مورد، «هنرهاي اجرايي» است، سومين مورد «آيين‌ها، اعتقادات، باورها»، چهارمي «دانش‌هاي سنتي» و پنجمي مربوط به «مهارت‌هاي سنتي» است؛ وقتي كه ما پرونده‌هاي موسيقي خود را در سطح ملي و بين‌المللي مي‌نويسيم و موسيقي مربوط به همه 5 حوزه مي‌شود، اين مساله نشان‌دهنده اين است كه چقدر موسيقي در حوزه ميراث فرهنگي ناملموس مهم است.

كنوانسيون ديگري در يونسكو وجود دارد كه مربوط به ميراث فرهنگي و طبيعي جهان مي‌شود كه در آن مورد هم كشور ما در شمار اولين كشورها بوده كه به اين كنوانسيون پيوسته و تاكنون ۲۸ اثر از كشور ما به ثبت ميراث فرهنگي و طبيعي در جهان رسيده است و چون موضوع صحبت ما در اينجا موسيقي است، مي‌توانم اشاره كنم كه در سال ۲۰۱۳ پرونده كاخ گلستان هم در فهرست ميراث فرهنگي و طبيعي جهان به ثبت جهاني رسيده است، جالب است اين نكته را عنوان كنم كه در سال ۲۰۰۹ كه موسيقي رديف را به ثبت رسانديم، اين موسيقي رديف در زمان قاجار و در زمان ناصرالدين شاه توسط علي‌اكبرخان فراهاني و دو فرزند او ميرزا عبدالله و ميرزا حسينقلي، در كاخ گلستان تدوين شده است.

مي‌خواهم به اين نكته تاكيد داشته باشم كه كاخ گلستان و موسيقي رديف هر دو ثبت شده‌اند و پيوند عميقي ميان اين دو وجود دارد و از اين موضوع به يك نتيجه كلي برسم و آن اينكه هنرهاي مختلف به خصوص موسيقي ما طبق تعاريف جهاني موجود در دسته خاصي لزوما قرار نمي‌گيرند و بايد گفت كه ميراث فرهنگي ملموس و ناملموس را نمي‌توان به راحتي از هم جدا كرد، چراكه اينها حداقل در كشور ما با هم تداخل زيادي دارند به‌ طوري كه ميراث فرهنگي ملموس و ناملموس در هم تنيده‌اند و اين در مساله موسيقي بسيار بيشتر ديده مي‌شود، چراكه موسيقي بخش جدايي‌ناپذير بسياري از مراسم و آيين‌هاي ماست.

در ميان عناصر تشكيل‌دهنده ميراث فرهنگي ناملموس كه به آنها اشاره شد كه در پنج حوزه قرار دارند، بايد فهميد كه ميراث موسيقايي ايران چقدر اهميت دارد يعني وقتي كه به تمام رساله‌ها و كتاب‌هاي چاپ شده و چاپ نشده ايراني نگاه كنيم متوجه مي‌شويم كه بيشتر دانشمندان، اديبان، سخنوران، شاعران، نويسندگان و تمام كساني كه در نشان دادن فرهنگ ايراني دست داشتند تا چه اندازه به موسيقي پرداخته‌اند. موسيقي در كتاب‌هاي قديمي از جمله آثار فارابي و ابوعلي سينا و ديگران بوده است كه بخشي آن را در حوزه دانش، بخشي آن را هنر و بخشي در حوزه فن، بخشي آن را در حوزه صنعت و بخشي آن را حرفه دانسته‌اند و بخشي هم ميان اينها به دو يا چند حوزه مرتبط مي‌شده است و حتي بخشي آن را بيان‌ احساسات بشري و بيان احساسات دروني دانسته‌اند و به قول سعدي كه آن را دواي روح دانسته‌ و در يكي از شعرهايش گفته كه «چه خوش باشد آهنگ نرم حزين/ به گوش حريفان مست صبوح/ به از روي زيباست آواز خوش/ كه آن حظ نفس است اين قوت روح» و اين شعر به خودي خود نشان مي‌دهد كه سعدي به عنوان يك شاعر چه قدر به موسيقي احترام مي‌گذاشته و به آن اعتنا داشته كه موسيقي را دواي روح دانسته و همين مساله در واقعيت هم وجود دارد.

موسيقي در آينده هم در پرونده‌هايي كه به ثبت ميراث جهاني خواهد رسيد به انواع و اقسام موضوعات خواهد پرداخت. خوشبختانه موسيقي ما به حدي غني، ديرينه، متنوع و زيبا و دلنشين است كه اگر بخواهيم موضوعات پيراموني اين حوزه را به ثبت جهاني برسانيم، به زودي رخ نخواهد داد. رديف موسيقي اولين پرونده ملي ماست كه به ثبت جهاني رسيده است. كلمه ملي از اين جهت است كه اين امر بدون همكاري با هيچ كشوري در سال ۲۰۰۹ ثبت شده است و دو يا سه هفته بعد از آن در خانه موسيقي كه خود نقش اصلي را در اين پرونده داشته و به نوعي مسووليت و مديريت اين پرونده را به عهده داشته به همراه چند نفر از پژوهشگران خانه موسيقي در تاريخ ۱۳۹۸ به ثبت جهاني رسيد و 20 روز بعد يعني در تاريخ هشتم مهر ماه ۱۳۹۶ جشني در خانه موسيقي گرفته شد كه از تمام كساني كه در اين پرونده نقش داشتند از جمله بنده تقدير به عمل آمد و خوشبختانه اكنون هم توسط دانشگاه هنر تهران و گروه موسيقي و همكاري تالار رودكي جشني گرفته شد كه پانزدهمين سال اهميت اين ثبت جهاني توسط دانشجويان دانشگاه هنر انجام شد كه نشان مي‌داد چقدر جايگاه خود را در ميان موسيقي كنوني ايران پيدا كرده است.

موضوع اين است كه تاكنون اقدامات بسيار زيادي از سمت نهادهاي دولتي و غيردولتي براي آموزش و پژوهش موسيقي انجام شده هرچند كه اجراهاي موسيقي با چالش‌هايي مواجه بوده كه همه از آنها اطلاع دار‌ند. چندي پيش در تهران صحبت‌هايي شد و كارگاهي درباره موسيقي و رابطه آن با ميراث فرهنگي ناملموس برگزار شد كه بنده در آن صحبت كردم كه آن هم درباره ماده چهارده كنوانسيون چهل ماده‌اي است. عنوان ماده چهارده كنوانسيون درباره پاسداري از ميراث فرهنگي ۲۰۰۳ يونسكو آموزش، افزايش آگاهي و ظرفيت‌‌سازي است كه كاري كه ما در بخش خصوصي انجام داديم در رابطه با اجراي ماده 14 بوده ولي واقعيت اين‌ است كه موسيقي ما به حدي در تمام حوزه‌هاي فرهنگي سراسر ايران حضور دارد كه اگر تمام اقدامات دولتي و غيردولتي را انجام دهيم باز هم در رابطه با ميراث غني موسيقايي ايران مي‌توان گفت كه كاري نكرده‌ايم و اين مساله نشان‌دهنده اين است كه موسيقي ايراني چقدر در زندگي روزمره تمام مردمان شهري و روستايي و اهل تهران حضور دارد و اتفاقا از زماني كه پرونده آن ثبت مي‌شود افرادي كه در آن حوزه شاغل هستند به خود مي‌بالند و احترام مي‌گذارند و خوشحال مي‌شوند، چراكه تاكنون نمي‌دانستند كاري كه كرده‌اند از اهميت زيادي در جهان برخوردار است و اين مساله ثبت جهاني شده و ثبت جهاني اين پديده به معني آن است كه از تاريخي به بعد علاوه بر كشور دارنده پرونده مربوطه، به ميراث بشري مربوط مي‌شود و تمام جهان دغدغه‌مند مي‌شوند كه از اين حوزه‌ها پاسداري كنند.

پژوهشگر و مولف حوزه موسيقي

انتهای پیام/ 

منبع: شرق

دسته بندی: فرهنگ و هنر / یادداشت
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید