در ۳ سال اخیر بیش از دو هزار خانۀ محیطزیست در سراسر کشور افتتاح شده است
پیشرفت یا نمایش؟
ایجاد خانههای محیطزیست از برنامههایی است که در سه سال اخیر با هدف وصول به اصل ۵۰ قانون اساسی، که ناظر بر مردمیسازی حفاظت از محیطزیست است، در دستورکار شهرداریها و سازمانهای منابعطبیعی و حفاظت از محیطزیست قرار گرفته است. بیش از دوهزار خانه محیطزیست در کشور در طول دولت سیزدهم و ۲۵۲ خانه در پایتخت فقط در هفتۀ گذشته افتتاح شدند. گزارشها حاکی از این است که شهرداری قصد دارد تا انتهای سال ۱۰۰ خانه دیگر در پایتخت افتتاح کند.
رخدادشهر: این درحالیاست که ۶۰۰ عدد از این خانهها به دلیل نداشتن امکانات کافی غیرفعالاند. ایده اولیه این خانهها از این قرار بوده است که برنامههای آموزشی زیر نظر کارشناسان و مسئولان حوزه محیطزیست برای افراد تهیه شده و علاوهبر فرهنگسازی و تلاش برای پیشگیری از آسیبهای وارده به محیطزیست، در مورد راهحل برای مشکلاتی که محیط اطراف افراد را تحتتأثیر قرار میدهند، بحث و تصمیمگیری شود. بااینحال، بهنظر میرسد با وجود افزایش کمیت این خانهها، برخی از فعالان محیطزیست به کیفیت نهچندان مؤثر و عملکردی که با اهداف اولیه ایجاد این خانهها همسو نیست، معترضاند و برنامهریزی و سازماندهی بهتر در این حوزه و یا صرف بودجه و انرژی در حوزههای کاربردیتر را خواستارند.
«هادی کیادلیری»، سرپرست معاونت آموزشی و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست،هدف خانههای محیطزیستی را فراهم شدن بستری برای توسعه پایدار، از طریق حضور مردم و افزایش سواد آنها و ایجاد بازوی مشورتی میان مردم و مسئولین عنوان کرد. او معتقد است این خانهها زمینهساز توسعه منابع انسانی و تبادل افکار و راهحلهای افراد در مورد مشکلات محلی میشود. سرپرستی این خانهها برعهده هیئت امنای آن است که متشکل از یک تا چند نفر نماینده شهرداری یا حفاظت محیطزیست و داوطلبان محلی است. به گفته کیادلیری، سازمانها بودجه و امکانات مختصری را در اختیار این خانهها قرار میدهند، بنابراین بخشی از بودجه دریافتی را مردم تهیه میکنند. او با اشاره به نوپا بودن طرح خانههای محیطزیست (که از سال ۱۴۰۱ پایهگذاری شده است)، کمبود امکانات و اثربخشی این طرح را توضیح داد. البته او بر لزوم انسجامبخشی و برنامهریزی بهتر برای اثربخشی بیشتر کارهای مشارکتی تأکید کرد.
ادارات سبز
«میترا البرزیمنش»، مؤسس انجمن پایشگران حامی محیطزیست، در مورد سیاست اولیۀ خانههای محیطزیست توضیحاتی را ارائه کرد. از مهمترین موضوعات مطرحشده در آییننامه خانههای محیطزیست، تشکیل این خانهها در تمام ادارات و مؤسسات بوده است. این طرح از این قرار است که در هر اداره افراد علاقهمند داوطلب میشوند و دبیرخانه محیطزیست تشکیل میدهند. کار این دبیرخانه تلاش برای اجرای شیوۀ مدیریت سبز است. در این شیوه تلاش میشود رفتارهای افراد در مواردی همچون تفکیک زباله، برطرف کردن اشکالات شیرآلات، امکانات سرمایش و گرمایش با هدف صرفهجویی در مصرف انرژی و امثالهم مدیریت شود.
بهگفته او، برای اجرای طرح ادارات سبز، کتابچهای نیز تدوین دیده شد که تمام نکات را به تفصیل برای کارمندان آموزش میداد. او اشاره میکند که درنهایت این برنامه در هیچکدام از خانههای افتتاحشده بهشکلی که قرار بود در ادارات دولتی باشد، اجرا نشد؛ درعوض خانههایی در مدارس و مساجد افتتاح شد و برخی نهادها مثل آموزشوپرورش اجازه و فعالیت تشکلها (NGO) در آنجا را ندادند. او در این مورد گفت: «خانۀ محیطزیست باید بستری باشد برای شکلگیری یک تشکل محلی که مشکلات محله را شناسایی کرده، راهکار ارائه کند و برای تحقق راهکارهای پیگیری انجام دهد. اما آیا در عمل این کارها انجام میشود؟ اینکه فقط برویم یک جا را بهعنوان خانۀ محیطزیست پلاک بزنیم، و بعد هم آمار افتتاح دو هزار خانه را اعلام کنیم، فقط بعد سوری و شوآف دارد. باید سازوکاری فراهم شود که زنان و کودکان محله هم بتوانند برای محلهشان فعالیتهای محیطزیستی انجام دهند. لازمه آن نیز انجام درست و اصولی کار است. یعنی باید در ابتدا مشخص شود اگر عدهای آنجا دور هم جمع میشوند، قرار است چه کارهایی انجام دهند و اینکه سازمان محیطزیست از طریق تشکلهای محیطزیستی با این افراد چه نوع ارتباط برقرار میکند»
«البرزیمنش» با اشاره به خانههای بهداشت و محیطزیستی در گذشته در محلات تهران و کارهایی در آن مکانها صورت میگرفت، توضیح داد: «هر پروژهای که سازمانها اجرا میکنند باید خروجیمحور باشد، اما من درمورد این خانهها، بهغیر از طرح ادارات سبز و ۱۲ جلد کتابچهای که برای آن تهیه دیده شده بود، ندیدم که خروجی مشخص کرده باشند. حتی همین الان اگر از همان کتابچهها و اصول اولیه که براساس آن برنامه ریخته شده بود استفاده شود، نتایج خوبی را خواهیم داشت. البته در مورد محلات تا الان چنین کاری انجام نشده است و باید برای وصول به اهداف، باید سازوکارش مشخص شود و سازماندهی انجام شود. در غیر اینصورت، این اقدامات فقط منجر به ناامیدی میشوند.»
«بهمن ایزدی»، رئیس هیئتمدیره کانون سبز فارس و فعال محیطزیست، نیز به عدم پویایی بخش متولی این خانهها اشاره کرد و گفت: «تا زمانی که مدیریت محیطزیست شهری ارتقا نیابد، هیچکدام از این اتفاقات بازدهی نداشته و اعتماد مردم به بخش دولتی را تضعیف میکند.»
ایزدی بر لزوم برنامهریزی و استفاده از کارشناسان در این برنامهریزیها تأکید کرد و همچنین به مستند و مشخص نبودن وضعیت فعالیتهای این خانهها اشاره کرد و نبود شاخصهای اندازهگیری را دلیل این امر دانست. او در این باره توضیح داد که در این خانهها باید اول مشکلات محله ارزیابی و سنجش شود و سپس در مورد آن همفکری شده و با کمک یکدیگر برای حل مسائل برنامههایی تدوین شود. این برنامهها باید قابل اندازهگیری و پیگیری باشند، یعنی برای بازههای مدتدار چندساله تعبیه دیده شوند.
«مهدی کلاهی»، عضو کمیته علمی برنامه محیطزیست سازمان ملل که از دیگر منتقدان این طرح بود، در گفتوگویی با پیامما به تعداد زیاد این خانهها و عملکرد نهچندان مؤثرشان نقدهایی وارد کرد. او به این مسئله اشاره کرد که شاید بودجۀ مصروف برای ایجاد این خانهها مبلغ چشمگیری نداشته باشد، اما اگر همین بودجه محدود و انرژی و زمانی که برنامهریزی و هماهنگی برای به نتیجه رسیدن این طرحها صرف میشود، بهصورت اختصاصی در حوزههای کلانتر به کار گرفته شود، مؤثرتر خواهد بود.
سازمان حفاظت از محیطزیست باید کار نظارتی کند
البرزیمنش، مؤسس انجمن پایشگران حامی محیطزیست: خانۀ محیطزیست باید بستری باشد برای شکلگیری یک تشکل محلی که مشکلات محله را شناسایی کرده، راهکار ارائه کند و برای تحقق راهکارهای پیگیری انجام دهد. اما آیا در عمل این کارها انجام میشود؟ اینکه فقط برویم یک جا را بهعنوان خانۀ محیطزیست پلاک بزنیم، و بعد هم آمار افتتاح دو هزار خانه را اعلام کنیم، فقط بعد سوری و شوآف دارد
او هدف پایهگذاری این خانهها را که آموزش و فرهنگسازی در راستای حفاظت از محیطزیست است، اینگونه نقد کرد: «کار سازمان حفاظت از محیطزیست باید بیشتر از جنس نظارت باشد، نه آموزش. ما دو وزارتخانه بزرگ داریم که بسیاری از منابع مالی بیتالمال را صرف آموزش در مدارس و دانشگاهها میکنند. کارهایی هم در زمینه مسائل محیطزیستی انجام شده است؛ مانند کتاب انسان و محیطزیست در مدارس و درس شناخت محیطزیست در دانشگاهها. اگر این اقدامات سودمندی کافی را ندارند، سازمان حفاظت از محیطزیست باید برای کیفیت پایین آموزش مطالبهگری کند. نه اینکه خود به آموزش بپردازد»
راهحل ما ایجاد سیستمهای کارآمد است
تصمیمات و اقدامات ما بهعنوان شهروندان عادی و مصرفکنندگان نسبت به تصمیمات کلان مسئولان اثرات چندانی ندارد. بهگفته «مهدی کلاهی»، اگر به ما خودروی بیکیفیت بدهند و به ما بگویند محیطزیستی رفتار کنیم، کاری از دستمان برنمیآید. تمام کارهایی که بهعنوان شهروند میتوانیم انجام دهیم، مسائل محدودی مثل تفکیک زباله است که همین کارهای محدود هم درنهایت وقتی در یک مقیاس بزرگ سیستم مناسبی وجود نداشته باشد، فایدهای نخواهد داشت. تجربۀ شخصی خود او به زمانی برمیگردد که منطقه هفت استان تهران به منطقه تفکیک زباله از مبدأ تبدیل شد و افراد زبالههای خود را در سطلهای تفکیکشده میریختند. این درحالیاست که درنهایت کامیونهای جمعآوری زباله همه آن زبالهها را باهم ترکیب میکردند و میبردند.
پیام ما نوشت، این فعال محیطزیست به جمعی بودن روحیۀ مردم ایران و سابقۀ خوب کارگروهی در میان آنها اشاره کرد. بهعقیده او، اگر سیستم کارآمدی داشته باشیم که بتواند از این روحیه استفاده کند و با تفویض اختیار و اقدامات نظارتی کار خود را پیش ببرد، میتوان به کنشهای سازنده در زمینه حفاظت از محیطزیست دست یافت. از طرفی کلاهی به این مسئله اشاره کرد که نمیتوان همۀ افراد را به تمام معنا محیطزیستی کرد؛ چراکه هرچقدر هم تلاش کنیم برخی دغدغۀ آن را ندارند، یا حتی اگر هم داشته باشند، ممکن است انجام ندهند. حتی خود ما هم بعضی وقتها در استفاده از کیسه پارچهای بهجای کیسه پلاستیکی تنبلی کنیم. بنابراین، باید سیستمی ارائه شود که اگر کسی تمایلی به رعایت نکات ندارد، مثلاً اگر زبالهها را تفکیک نمیکند، عوارض بپردازد.
از عملکردشان گزارش بدهند
مهدی کلاهی معتقد است فعالیتهایی را که خانههای محیطزیست قرار است انجام دهند، فرهنگسراها و سمنها نیز میتوانند پیگیری کنند. از نظر او این دو هزار خانه افتتاحشده و اعداد دیگری که اعلام میشود، بیشتر نمایشیاند و جنبۀ اثربخشی چندانی ندارد. هرچند که بهدلیل افزایش هزینههای زندگی، مشارکتهای مردمی هم باید حمایت شوند. او پیشنهاد میدهد سازمان حفاظت از محیطزیست یا شهرداری حداقل از عملکرد سال گذشتۀ خانههای محیطزیست گزارشی ارائه کنند تا مردم و فعالان ببینند که ایجاد این خانهها تا چه اندازه ثمربخش بوده است.
انتهای پیام/