تصور میکند اگر هجوم نظامی به اگر در تنگنای اقتصادی قرار گرفت میتواند از تواناییهای اقتصادی چین کمک بگیرد. با اینکه تجربه نشان میدهد چین در ظاهر ترجیح میدهد به جای همکاری اقتصادی گسترده با ایران به همکاری با کشورهای عرب ثروتمند ادامه دهد و نیز روسیه نیز نشان داده است برخلاف تصور توانایی نظامیاش در ظاهر چیزی نیست که تبلیغ میکرد، اما نظام سیاسی ایران اینها را نادیده میگیرد. چین برای کشیدن ترمز ایالاتمتحده آمریکا لازم میداند که این کشور را در جایی سرگرم نگه دارد که بهترین کشور برای هدر دادن بخشی از نیروی آمریکا، ایران است. به همین دلیل است که چین از یک سو با فرصتطلبی نفت ایران را ارزانتر از نفت جهانی خریداری میکند و از سوی دیگر نمیگذارد خزانه بانک مرکزی ایران خالی خالی باشد. در چنین وضعیتی است که حالا رییس دولت سیزدهم حتی پس از رفتار زننده چین در جداسازی سه جزیره ایرانی از ایران باز هم به چین میرود.
واقعیت این است که راهبرد «نگاه به شرق» نتوانسته انتظارات طرفداران آن و منافع ملی ایران را تامین کند. تحولات غیرمنتظره سفر رییسجمهوری چین به عربستان و اعلام همراهی چین با بسیاری از دیدگاههای کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی در مسائل منطقهای و در رابطه با ایران، تلنگری برای هوشیارشدن نسبت به کاستیهای سیاست «نگاه به شرق» است. کارشناسان باور دارند سیاست «نگاه به شرق» در شرایطی منافع ملی ایران را تامین خواهد کرد که با «تعامل و تنشزدایی با غرب» همراه باشد. در غیر اینصورت، هزینههای پیگیری «نگاه به شرق» زیاد و منافع آن کم خواهد بود. بخشی از هزینههای عشق یکطرفه به شرق از سوی ایران همین حضور ناخواستهاش در جنگ اوکراین و نیز چشمپوشی از خطای عمدی چین درباره جزیرههای ایرانی و نیز همسازی با کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس است.
آیا رییسی میتواند رهبران حزب کمونیست چین را وادار کند از ایرانیان عذرخواهی کنند و از این پس رفتاری در شأن کشور بزرگ ایران داشته باشند؟
کد خبر 604828منبع: saat24-604828