جنگلهای مانگرو از جمله اکوسیستمهای منحصر به فرد جنوب ایران است که از خلیج گواتر در شرق دریای عمان تا خلیج نایبند در غرب خلیج فارس گسترش یافته و حتی در جزیره قشم نیز میتوان نمونهای از آن را مشاهده کرد. در سطح کشور ۲۰ رویشگاه طبیعی جنگل مانگرو با مساحت مجموع ۱۱ هزار هکتار در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر وجود دارد که البته با احتساب تالاب ها، خورها و عرصههای جزر و مدی تحت تاثیر این رویشگاههای جنگلی، مساحت مجموع اکوسیستمهای جنگلی مانگرو در سواحل جنوب کشور به ۳۰ هزار هکتار میرسد.
پوشش گیاهی اصلی رویشگاههای جنگلی مانگرو، درختان حرا و چندل است و با توجه به سطح بیشتر درختان حرا نسبت به چندل در این رویشگاهها، به جنگلهای مانگرو، جنگلهای حرا نیز گفته میشود. جنگلهای حرا نه تنها به پایداری اکوسیستم سواحل خلیج فارس و دریای عمان کمک میکنند و زیستگاه گیاهان شورپسند، پرندگان مهاجر اقیانوسی، جانوران کفزی و خزندگان گوناگون هستند، بلکه با زیبایی کم نظیر خود، از جمله جاذبههای گردشگری مهم جنوب ایران محسوب میشوند.
با توجه به این که رویشگاههای جنگلی حرا همگی در سواحل خلیج فارس و دریای عمان قرار گرفتهاند، این جنگلها به شدت تحت تاثیر جزر و مد دریا هستند؛ به نحوی که در شرایط مد، فقط شاخههای درختان دیده میشود، اما در شرایط جزر، تمام سطح جنگل از زیر آب بیرون میزند. وقوع این پدیده در یک رویشگاه جنگلی در سطح کره زمین کم نظیر است و به همین دلیل با برنامه ریزی صحیح برای توسعه اکوتوریسم، میتوان همهساله گردشگران خارجی زیادی را به جنگلهای مانگرو جذب کرد.
با وجود این که جنگل حرای خلیج نایبند در منطقه عسلویه استان بوشهر با وسعت ۳۹۰ هکتار، بزرگترین رویشگاه جنگلی حرا در کشورمان محسوب میشود، اما بیشتر جنگلهای حرای ایران در استان هرمزگان واقع شده اند. از مجموع ۲۰ پهنه جنگلی حرا در سراسر کشور نیز چهار رویشگاه تحت عنوان تالاب بینالمللی، هشت منطقه تحت عنوان منطقه حفاظت شده، یک رویشگاه به عنوان ذخیره گاه زیست کره و یک منطقه با عنوان پارک ملی ساحلی دریایی در فهرست مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست قرار گرفته اند.
تهدید حیات جنگلهای حرا بر اثر دستاندازی به منابع آب شیرین
جنگلهای مانگرو در نقاطی از خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان گسترش یافتهاند که آب شیرین رودخانهها و روانابهای دیگر وارد آب شور دریا میشود. اساسا درختان حرا و چندل، شورپسند هستند و با فرآیند تصفیه طبیعی و با دریافت آب شور دریا رشد میکنند، اما به شرط آن که در طول سال تعادل مناسب بین آب شور و شیرین در رویشگاههای آنها وجود داشته باشد. این در حالی است که در سالهای اخیر به دلیل کاهش ورودی آب شیرین به رویشگاههای جنگلی حرا، این تعادل به هم خورده، حیات جنگلهای مانگرو به خطر افتاده و فرآیند خشک شدن بسیاری از درختان آغاز شده است.
مهمترین علت به هم خوردن تعادل بین آب شور و شیرین در رویشگاههای جنگلی حرا، دست اندازی انسانی به منابع آب شیرین در بالادست بر اثر سدسازیهای متعدد، ایجاد انحراف در سرشاخه رودخانهها و رواناب ها، توسعه اراضی کشاورزی بیش از پتانسیل طبیعی منطقه و گسترش مراکز پرورش میگو است، اگرچه خشکسالی، کاهش میزان بارندگیها و تغییرات اقلیمی نیز بر کاهش ورود آب شیرین به جنگلهای حرا تاثیر داشته است و همزمان با این اتفاقات، ورود فاضلاب شهری و صنعتی به آب دریا نیز در برخی مناطق به تخریب اکوسیستم، خشک شدن درختان و کاهش تراکم جنگلهای حرا دامن زده است.
این نکتهای است که دکتر افشین دانه کار، مدیر گروه محیط زیست و عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایلنا روی آن دست گذاشت و اظهار داشت: جنگلهای مانگرو در خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان و در مناطق دارای آب و هوای گرمسیری، شیب کم و بستر دانه ریز و گلی قرار گرفته اند. با توجه به وجود شرایط جزر و مدی در رویشگاههای جنگلی مانگرو، این جنگلها با کیفیت آب دریا سازگار شدهاند که در شرایط نرمال بین ۳۰ تا ۴۰ گرم در لیتر نمک دارد.
وی افزود: درختان حرا و چندل در جنگلهای مانگرو، هرکدام قدرت سازگاری با دامنهای از شوری آب دریا را دارند، اما توان سازگاری درختان حرا از چندل بیشتر است و به همین دلیل، وقتی میزان شوری آب در خط ساحلی افزایش مییابد، درختان حرا نسبت به چندلها از مقاومت بالاتری برخوردارند که البته این هم حد مشخصی دارد و و اگر شوری آب دریا از ۷۰ گرم در لیتر بالاتر برد، دیگر حتی درختان حرا نیز امکان زیست نخواهند داشت. بنابراین حفظ تعادل بین آب شور و شیرین در رویشگاههای جنگلی حرا، از جمله عوامل اصلی ادامه حیات و رشد مطلوب درختان در این جنگلها است.
شوری بیش از حد آب، درختان حرا را کوتاهتر میکند
دانه کار با اشاره به وجود خورهای متعدد در خلیج فارس و دریای عمان گفت: در خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، چند نوع شاخابه وجود دارد که برخی از آنها بر اثر پدیده جزر و مد ایجاد شدهاند و صرفا از دریا آب میگیرند و به هیچ گونه رود، مسیل یا مصب متصل نیستند، یعنی هیچ گونه واحد هیدرولوژیک اعم از رودخانه دائمی یا فصلی از سمت خشکی به این شاخابهها وارد نمیشود. در این شاخابهها که با عنوان «خور» شناخته میشوند، هرچه از دریا به طرف خشکی حرکت میکنیم، میزان شوری افزایش پیدا میکند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران ادامه داد: امکان رویش جنگلهای حرا در داخل خورها هم وجود دارد، البته این جنگلها تا جایی که میزان شوری ۷۰ گرم در لیتر باشد، توان زیست دارند و اگر میزان شوری آب دریا از این مقدار بیشتر بشود، درختان حرا دیگر توان زنده ماندن نخواهند داشت. همچنین در شوری کمتر از ۷۰ گرم در لیتر نیز با وجود این که امکان زیست درختان حرا وجود دارد، هرچه شوری از حد نرمال کیفیت آب دریا بالاتر باشد، رویشگاههای جنگلی حرا کوتاهتر و دارای تراکم کمتر خواهند بود.
مدیر گروه محیط زیست دانشگاه تهران با بیان این که جنگلهای حرا صرفا در خورها رشد نمیکنند، عنوان کرد: در شاخابههایی مانند مصب رودخانهها که آب شیرین از بالادست وارد آب دریا میشود نیز رویشگاههای جنگلی حرا مشاهده میشوند. البته نیاز اصلی درختان حرا به آب شیرین نیست، اما وجود آب شیرین به رشد بهتر این درختان کمک میشود. در واقع، چون درختان حرا قدرت زنده ماندن در آب دریا را دارند، این درختان با صرف انرژی در متابولیسم خود، نمک را دفع میکنند. بنابراین هرچقدر آب دریا شورتر باشد و آب شیرین کمتری به این درختان برسد، انرژی مصرفی این درختان برای دفع نمک افزایش مییابد و ارتفاع آنها کوتاهتر میماند.
وی در ادامه اظهار داشت: اگر آب شیرین به صورت دورهای به درختان حرا برسد، فشار موجود روی این درختان برای دفع نمک کاهش مییابد و این درختان توانایی لازم برای رشد بیشتر را پیدا میکنند. بنابراین رویشگاههای جنگلی مانگرو عملا با آب دریا رشد میکنند، اما نباید شوری آب از حد مشخصی بیشتر شود. اساسا ورود آب شیرین از بالادست به رویشگاههای جنگلی حرا، به رشد بهتر درختان حرا کمک میکند، بخصوص که در منابع آب شیرین، علاوه بر آب، رسوبات مفیدی نیز برای درختان حرا وجود دارد.
خشکیدگی درختان حرا با قطع دسترسی رویشگاه به آب شیرین
دانه کار با تاکید بر وجود رویشگاههای مختلف حرا در خط ساحلی جنوب کشور که هرکدام با شرایط اقلیمی منطقه خود سازگار شدهاند، توضیح داد: برخی رویشگاههای حرا در دلتای رودخانهها قرار گرفتهاند و به صورت دورهای از آب شیرین تغذیه میکنند که از جمله آنها میتوان به رویشگاه جنگلی «کُل» در بندر خمیر استان هرمزگان اشاره کرد که در دلتای رودخانه کُل قرار دارد. همچنین در خور گواتر در خلیج گواتر سیستان و بلوچستان نیز یک رویشگاه جنگلی حرا در دلتای رودخانه سرباز قرار گرفته است که به صورت دورهای از آب شیرین تغذیه میکند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران ادامه داد: رویشگاههای جنگلی کُل، گواتر و سایر جنگلهای حرا که در دلتای رودخانههای دائمی یا فصلی قرار گرفته اند، عادت دارند که به صورت دورهای از بالادست حوضه آبریز خود، آب شیرین و مواد مغذی درون آن را دریافت کنند. حال اگر به هر دلیلی، شوری آب افزایش یابد یا ورود آب شیرین به رویشگاههای جنگلی متوقف شود، نوعی شوک به این رویشگاهها وارد میشود و درختان حرا قدرت رشد خود را از دست میدهند؛ به نحوی که درختان حرا رفته رفته به سمت خشک شدن و کاهش بذرافشانی پیش میروند.
مدیر گروه محیط زیست دانشگاه تهران با بیان این که مجموع این اتفاقات باعث کاهش تراکم جنگلهای حرا میشود، عنوان کرد: وقتی ورودی آب شیرین به رویشگاههای جنگلی حرا کاهش مییابد یا تعادل کیفی آب به هم میخورد، مهمترین نشانه آسیب این اتفاق بر جنگلهای حرا، این است که روند خشک شدن این جنگلها آرام آرام از سمت خشکی به سمت دریا آغاز میشود. این اتفاق در سالهای اخیر در برخی رویشگاههای جنگلی حرا در جنوب کشور رخ داده و کاهش یا قطع دسترسی این رویشگاهها به منابع آب شیرین بالادست به آنها آسیب زده است.
این متخصص علوم جنگل در ادامه توضیح داد: آن دسته از جنگلهای حرا که برحسب شرایط طبیعی خود نیاز به دریافت آب شیرین دارند، صرفا به رودخانههای دائمی وابسته نیستند، بلکه بسیاری از آنها از طریق رودهای فصلی یا سیلابی تغذیه میشوند و همین رودها میتوانند به صورت دورهای مقدار آب شیرین مورد نیاز این رویشگاههای جنگلی را تامین کنند. بنابراین اگر یک جنگل حرا که به صورت طبیعی به دریافت آب شیرین نیاز دارد، دسترسی خود را به این آب از دست بدهد، رفته رفته آثار خشکیدگی، عقب نشینی، کچل شدن و کوتاه ماندن در درختان حرای موجود در آن مشاهده میشود و در نتیجه این اتفاقات، اکوسیستم آن رویشگاه جنگلی آسیب میبیند.
وی در ادامه تاکید کرد: آسیب دیدگی اکوسیستم جنگلهای حرا، نه تنها به درختان موجود در آن آسیب میزند، بلکه حیات تمام زیستمندان وابسته به این رویشگاههای جنگلی نظیر جانداران کفزی، خزندگان و پرندگان بومی و مهاجر را به خطر میاندازد و باعث کاهش جمعیت آنها میشود.
کاهش ورود آب شیرین به رویشگاههای حرا با مداخلات مخرب انسانی
دانه کار درباره مهمترین دلایل کاهش یا قطع ورودی آب شیرین به برخی رویشگاههای جنگلی حرا در خط ساحلی جنوب کشور توضیح داد: در سالهای اخیر تغییرات اقلیمی و تشدید خشکسالی باعث کاهش بارندگی در کشور ما شده و همزمان احتمال وقوع پدیدههای حدی مانند بارانهای سیل آسا و بادها و طوفانهای شدید افزایش یافته است. این اتفاقات باعث وارد شدن نوعی تنش به تمام عرصههای طبیعی کشور شده است و اساسا زمان زیادی طول میکشد که اکوسیستمهای مختلف از جمله رویشگاههای جنگلی حرا بتوانند خودشان را با این تنشها سازگار کنند.
مدیر گروه محیط زیست دانشگاه تهران ادامه داد: در یک دهه اخیر نه تنها تبعات تغییر اقلیم و خشکسالی بر اکوسیستمهای جنوب کشور افزایش یافته است، بلکه شاهد تشدید مداخلات مخرب انسانی در حوضههای آبریز منتهی به خلیج فارس و دریای عمان در مناطق دارای رویشگاههای جنگلی حرا بوده ایم؛ از جمله این مداخلات انسانی میتوان به برداشت بیرویه آب از بالادست، ایجاد انحراف در مسیر رودخانهها و آبراهه ها، افزایش سدسازیها، توسعه بیش از حد کشاورزی، قطع دسترسی برخی رویشگاههای طبیعی به آب وعدم رعایت حقابههای زیست محیطی اشاره کرد که همگی باعث تشدید فشار ناشی از کاهش ورود آب شیرین به رویشگاههای مانگرو شده اند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران با اشاره به مصادیق مداخلات انسانی در حوضههای آبریز مربوط به جنگلهای حرا گفت: در بالادست برخی رویشگاههای جنگلی مانگرو مثل جنگل حرای گواتر که به صورت طبیعی از رودخانههای سرباز و باهوکلات آب میگیرد، سدهایی برای توسعه کشاورزی احداث شده است که حقابه پایین دست در آنها رعایت نمیشود و این مساله کاهش تعادل بین آب شور و شیرین در این رویشگاه جنگلی را به همراه داشته است. همچنین در سالهای اخیر، مسیر بخشی از سرشاخههای رودخانه کُل در استان هرمزگان را به سمت صنایع استان کرمان منحرف کردهاند و این اتفاق، آسیبهای زیادی را به رویشگاههای جنگلی حرا در بندر خمیر وارد کرده است.
وی در ادامه تاکید کرد: تغییرات اقلیمی نه تنها باعث کاهش بارندگی و کم شدن آب شیرین ورودی به جنگلهای حرا شده است، بلکه به دلیل تشدید خشکسالیها بر اثر این تغییرات، نیاز انسانها نیز در بالادست به منابع آب شیرین افزایش یافته و این باعث شده است که در جنوب کشور، حجم کمتری از رودخانهها و روانابها به سمت ساحل سرازیر شود؛ مجموع این اتفاقات نیز باعث کاهش تامین حقابه زیست محیطی رویشگاههای جنگلی حرا شده و حیات این جنگلها را به خطر انداخته است.
تاثیر مخرب فاضلاب و غبار صنعتی بر برخی رویشگاههای حرا
دانه کار با اشاره به ورود انواع آلایندگی به برخی رویشگاههای جنگلی حرا در جنوب کشور گفت: علاوه بر مساله کاهش یا قطع ورودی آب شیرین به بعضی جنگلهای حرا، عامل مهم دیگر تهدید حیات این جنگل ها، ورود انواع آلودگیها از جمله فاضلاب شهری، پساب صنعتی، آلودگی نفتی و نخاله ساختمانی به این رویشگاههای جنگلی است. این مساله در کنار کاهش ورود آب شیرین به جنگلهای حرا، حیات این جنگلها را با خطر مواجه کرده است، زیرا وقتی آب شیرین به اندازه کافی به یک رویشگاه جنگلی وارد نشود، قدرت خودپالایی آن جنگل کاهش مییابد و این اتفاق باعث تشدید تاثیر آلودگی بر تخریب اکوسیستم جنگلهای حرا میشود.
وی در ادامه اظهار داشت: توسعه فعالیتهای صنعتی در حوالی رویشگاههای جنگلی حرا در جنوب کشور، نه تنها باعث ورود فاضلاب و قطع دسترسی این رویشگاه به منابع آب شیرین شده، بلکه آسیبهای محیط زیستی دیگری را نیز به همراه داشته است؛ مثلا در بالادست جنگل حرای بندر خمیر استان هرمزگان، کارخانجات سیمان و گچ قرار گرفتهاند که باعث انتقال غبار صنعتی به این جنگل میشوند.
آسیب توسعه مراکز پرورش میگو بر حقابه جنگلهای حرا
دانه کار درباره آسیب مراکز پرورش میگو بر رویشگاههای جنگلی مانگرو در جنوب کشور توضیح داد: با وجود این که در پساب حاصل از مراکز پرورش میگو که وارد رویشگاههای جنگلی مانگرو میشود، مواد آلی مختلفی وجود دارد که میتواند به صورت نسبی افزایش رشد توده جنگلی را به همراه داشته باشد، اما استفاده از مواد دارویی در این مراکز که از طریق پساب استخرهای پرورش میگو به رویشگاههای جنگلی میرسد، رشد درختان حرا را با اختلال مواجه میکند.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران ادامه داد: هنوز نمیتوان گفت پساب مراکز پرورش میگو مانند فاضلاب صنعتی واردشده به برخی رویشگاههای جنگلی حرا، آسیب زیادی را بر این جنگلها وارد کرده است، اما در مجموع مناطق دارای جنگل حرا در جنوب کشور، چندان برای پرورش میگو مناسب نیست و دولت و بخش خصوصی بهتر است این کار را درحوالی جنگلهای حرا انجام ندهند، زیرا اساسا پرورش میگو در مناطق دارای مصب رودخانه و آب شیرین جواب میدهد، اما بخش زیادی از مانگروها در خورها قرار گرفتهاند که دارای آب شور هستند.
وی در ادامه گفت: در حال حاضر آن دسته از مراکز پرورش میگو که در حوالی جنگلهای حرا قرار گرفته اند، نمیتوانند از آب دریا استفاده کنند، بلکه حتما باید از آب شیرین موجود در خشکی بهرهمند شوند. این اتفاق باعث میشود که توسعه مراکز پرورش میگو، کاهش بخشی از حقابه آب شیرین رویشگاههای جنگلی حرا را به همراه داشته باشد. همچنین در حال حاضر توسعه فیزیکی برخی استخرهای پرورش میگو، عرصه رویشگاههای جنگلی حرا را تحت تاثیر قرار داده و در سالهای اخیر، گسترش فضاهای پرورش میگو عملا باعث آسیب زدن به عرصههای طبیعی حرا در برخی مناطق شده است.
نگرانی از نصب دستگاههای آبشیرینکن در حوالی جنگلهای حرا
دانه کار در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره تاثیر نصب دستگاههای آبشیرینکن در خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان بر اکوسیستم جنگلهای حرا توضیح داد: در سالهای اخیر دستگاههای آبشیرینکن با دو هدف مختلف در سواحل جنوبی کشورمان نصب شده اند، یکی دستگاههای کوچکتر که با هدف شیرینسازی آب دریا برای استفاده به عنوان آب شرب غیرآشامیدنی یا آب مورد نیاز صنایع جنوب کشور در برخی شهرهای ساحلی نصب شدهاند و دوم دستگاههای بزرگتر که با هدف شیرینسازی آب خلیج فارس و دریای عمان و انتقال آن به تالابها و صنایع استانهای مرکزی کشور نصب شده اند.
مدیر گروه محیط زیست دانشگاه تهران ادامه داد: استفاده از دستگاههای آبشیرینکن به صورت کلی باعث افزایش دما و شوری آب میشود و طبیعتا اگر این دستگاهها در فاصلهای نزدیک به رویشگاههای جنگلی حرا قرار گرفته باشند، میتوانند باعث از بین تعادل کیفی آب مورد نیاز این رویشگاهها شوند. البته دستگاههای آبشیرینکن کوچک حتی اگر نزدیک جنگلهای حرا باشند، تاثیر زیادی بر اکوسیستم این جنگلها ندارند، چون میزان نمک ورودی حاصل از پساب آنها به آب دریا زیاد نیست، اما نگرانی مهمتر مربوط به دستگاههای آبشیرینکن بزرگ است که برای طرحهای انتقال آب از آنها استفاده میشود و نزدیکی آنها به جنگلهای مانگرو، میتواند باعث جلوگیری از رشد مطلوب درختان حرا شود.
وی در ادامه تاکید کرد: رویشگاههای جنگلی مانگرو معمولا در سواحل گلی قرار گرفتهاند و آب دریا در خط ساحلی نزدیک به این رویشگاهها کدر است، بنابراین اساسا اطراف جنگلهای مانگرو، مکان مناسبی برای نصب دستگاههای آبشیرینکن نیست و معمولا این دستگاهها در نزدیکی سواحل شنی – ماسهای یا سنگی – صخرهای نصب میشوند. بنابراین در مجموع نصب دستگاههای آبشیرینکن از نظر همجواری مشکل زیادی را برای جنگلهای حرا ایجاد نمیکند، ولی طرح انتقال آب از خیلج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران، دارای آسیبهای زیست محیطی دیگری است که با وجود این که تاثیرگذاری بالایی روی جنگلهای مانگرو ندارد، اما آسیبهایی را برای سایر اکوسیستمهای کشور ایجاد میکند.
مشاهده آثار خشکیدگی و کاهش تراکم در برخی جنگلهای حرا
دانه کار در پاسخ به این سوال که آسیبهای محیط زیستی مختلف تا کنون چه مقدار از رویشگاههای جنگلی مانگرو در جنوب کشور آسیب زده است؟ توضیح داد: آسیبهای وارده به جنگلهای مانگرو در نقاط مختلف کشور به صورت پراکنده رخ داده است و تا امروز میتوان گفت که در مجموع سطح جنگلهای طبیعی و دست کاشت مانگرو در خط ساحلی جنوب، نسبت به رویشگاههایی که دچار آسیب شدهاند و تراکم درختان آنها رو به کاهش گذاشته است، همچنان غلبه دارد.
عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران ادامه داد: عوامل مختلفی مثل برداشت از سرشاخه رودخانهها و روانابهای بالادست، عدم تامین حقابه آب شیرین، سدسازی بیرویه و توسعه بیش ازحد کشاورزی، ورود فاضلابهای شهری یا صنعتی، ورود آلودگیهای نفتی به رویشگاههای جنگلی حرا و انجام فعالیتهای عمرانی یا احداث کارخانجات یا مراکز پرورش میگو در حوالی جنگلهای حرا، باعث کاهش تراکم برخی از این رویشگاهها در سواحل جنوب کشور شده و هرکدام از این پدیده ها، نوع خاصی از آسیب را به این جنگلها وارد کرده است.
ایلنا نوشت، وی در ادامه توضیح داد: در مجموع فعلا میزان تخریب حاصل از فعالیتهای توسعهای و صنعتی بر جنگلهای مانگرو به جز آسیبهای لکهای در برخی محدودهها چندان نگران کننده نیست و نگرانی زیست محیطی اصلی درباره این جنگل ها، نرسیدن حقابه آب شیرین به این جنگلها است که در برخی رویشگاهها در خط ساحلی جنوب کشور، آثاری از خشکیدگی و کاهش تراکم درختان حرا را برجای گذاشته است.
۱۵۰۰ هکتار جنگل دست کاشت حرا در خط ساحلی جنوب
دانه کار با اشاره به توسعه جنگلهای دست کاشت حرا در برخی سواحل جنوب کشور گفت: با توجه به آسیبهایی که بر اثر تامین نشدن حقابه آب شیرین یا اقدامات عمرانی و توسعهای بر برخی رویشگاههای جنگلی مانگرو وارد شده، در سالهای اخیر سازمان منابع طبیعی کشور تلاش کرده است با بهکارگیری مشارکتهای مردمی، جنگلهای دست کاشت مانگرو را در برخی نقاط خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان توسعه دهد و در مجموع تا کنون ۳۰ سایت مصنوعی جنگل حرا در جنوب کشور ایجاد شده است.
وی در پایان تصریح کرد: با توجه به مشکلات فنی و زیست محیطی موجود، تا کنون بازده کاشت جنگلهای مانگرو در خط ساحلی جنوب کشور کمتر از ۵۰ درصد بوده است، یعنی با وجود این که در سالهای اخیر به اندازه حدود ۳ هزار هکتار جنگل مانگرو در سواحل جنوب ایران کاشته شده، اما حدود یک هزار تا یک هزار و ۵۰۰ هکتار از این جنگلها به ثمر نشسته و استقرار یافته است. البته همچنان جنگل کاری و توسعه رویشگاههای مصنوعی حرا برای جبران آسیبهای زیست محیطی وارده به رویشگاههای طبیعی ادامه دارد.