رخدادشهر: محمود علیگو با اشاره به روز جهانی منع کار کودک با شعار منع کار کودک با حمایتهای اجتماعی خانواده محور از طریق حلقههای میانی، اظهار کرد: هیچ کس این موضوع را کتمان نمیکند که مسئله کودکان کار، کار در خیابان و حتی زبالهگردی که هر کدام شرایط و مداخلات خاص خود را لازم دارد، یکی از جلوههای آسیبزای اجتماعی ماست و قطعا این اتفاق حاصل فرآیندهای متعددی است و مسائل اقتصادی که در منطقه، کشور و کشورهای همسایه شکل میگیرد موثر است.
وی دستگاههای مسئول در موضوع کودکان کار، کار در خیابان و زبالهگردی را شهرداریها، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی کشور معرفی کرد و افزود: اینکه سیاستهای این دستگاهها در مواجهه با کودکان چیست و چقدر با هم هماهنگی دارند، بسیار مهم است. در وضعیت فعلی قرارگاههایی شکل گرفته و در این قرارگاهها همکاران ما در شهرداری، وزارت کار و وزارت دادگستری به تعاملات سازندهای رسیدهاند و برنامههای مشترک در حال طراحی است اما اینکه سیاست ما در مقابله با این فرآیند و آسیب باید چگونه باشد این از مهمترین مسائل و مدلهای حل مسئله در این آسیب است.
به گفته مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی توجه به حلقههای میانی، NGOها و گروههای مردم پایه و جهادی و گروههایی که دولتی نیستند و از بطن مردم بیرون آمدهاند یکی از روشها و مسیرهای حل برونرفت از این مسئله است.
علیگو تصریح کرد: آنها یکی از معلولان این فرآیند اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی هستند، لذا با کودک قصد برخورد نداریم و هر سیاسی که ناظر به برخورد با کودک کار باشد، سیاست غلطی است.
وی افزود: نگاه ما برای حل مسئله در موضوع کودکان کار و خیابان تا زمانی که معطوف به کودک است و دنبال توانمندسازی کودک میگردد منجر به نتیجههای مطلوب نخواهد شد؛ زیرا بستر خانوادگی که این آسیب را شکل داده است، همچنان پابرجا و باقیست و باید به این موضوع توجه کنیم لذا در سیاست دوم، نگاه خانوادهمحوری در حمایت بسیار اهمیت دارد. ما به دنبال حمایتهای اجتماعی از خانوادههای کودکان کار و خیابان و توانمندسازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این خانوادهها هستیم.
علیگو با بیان اینکه قطعا فرآیندهای اقتصادی بسیار مهم هستند، اما لزوما همه افراد فقیر کودکانشان در خیابان حاضر نیست؛ تصریح کرد: پس مدل سیاست خانوادهمحوری در گام اول و مدل توجه به NGOها در گام دوم، برای مجموعه سازمان بهزیستی کشور به عنوان یک سیاست اولویتدار مطرح است و فرآیندها بر این الگو شکل گرفتهاند. لازم به ذکر است که ما نمیخواهیم NGOها وظایف دستگاههای دولتی را انجام دهند، ما میخواهیم از ظرفیت مردمی برای حل مسئله استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه نگاه ما در موضوع حمایت از کودکان کار و کودکان خیابانی و حتی کودکان زبالهگرد مدلهای مددکارانه است، افزود: در مدلهای مددکارانه توجه همهجانبه به شرایط طفل و نوجوان حائز اهمیت است و شاید توانمند کردن کودک برای کار خود یک ارزش افزوده باشد لذا به دنبال پیچیدن نسخه واحد برای توانمندسازی کودکان کار نمیتوان پیچید و قطعاً مدیریت فرآیندها، مدیریت مورد است.
مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با بیان اینکه در بهزیستی بالغ بر 14 هزار کودک را در مجموعه فعالیتهای مرتبط با حوزه کودکان کار و خیابان ساماندهی کردیم، گفت: در حال حاضر 67 مرکز حمایتی و آموزشی در سطح کشور داریم که با همکاری NGOها و با مجوز بهزیستی اداره میشود؛ همچنین 31 مرکز شبانهروزی نیز به صورت دولتی اداره میشوند.
وی از تدوین دستورالعمل مراکز شبانهروزی کودکان کار و خیابان برابر ماده 26 قانون در بهزیستی خبر داد و گفت: این موضوع کمک میکند تا از ظرفیت NGOها در نگهداری شبانهروزی کودکان کار و خیابان بهرهمند شویم و بخش اعظمی از دغدغههای گروههای مردمی در موضوع نگهداری کودکان کار و خیابان میتواند با این مهم رفع شود.
علیگو با بیان اینکه بالغ بر 80 درصد کودکان کار و خیابان در کشور از کودکان اتباع هستند و این موضوع نگرانیهایی ایجاد میکند و اقدامات خاصی لازم دارد. این در حالی است که بیش از 45 درصد از کودکان کار با بعد خانوار بین 4 تا 6 نفر هستند و این بخش نگرانکننده دیگری ایجاد میکند که باید به آن توجه کرد.
مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی ، افزود: مسئله مهمی در موضوع درآمدهای کودکان در سطح خیابان وجود دارد. هر یک ریالی که در سطح خیابان به این کودکان کمک نقدی میکنید، منجر به فرو رفتن آنها در سطح آسفالت خیابانها خواهد شد، زیرا امکان طرح موضوعات و مدلهای توانمندسازی را حتی توسط مردم از این کودکان سلب میکند. قطعا مسائل اقتصادی در اینکه این کودکان در خیابان حاضر میشوند، اما باید به این موضوع توجه کنیم که این مدل برای کودکان پرآسیب است؛ لذا اگر در مورد منع کار کودک در خیابان صحبت میکنیم قطعا در خیابان بودن کودک جز بخشهای پرآسیب کودک است؛ زیرا آسیبهایی غیر از سوء استفاده اقتصادی هم در انتظار کودک در سطح خیابان است.
مدیرکل امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه برنامه اقدام و عمل را در سال 99 فقط در سطح استان تهران و سپس در سال 1400 در 13 استان اجرا کردیم و در سال 1401 در تمام استانهای کشور اجرا خواهیم کرد، گفت: این برنامه 6 گام اصلی دارد که همه آنها براساس مدلهای دوستدار کودک طراحی شده است و تلاش میکند تا خانواده این کودکان به نتیجه مطلوب برسند. انتظار ما از این برنامه باید کاهش 50 درصدی کودکان کار و خیابان باشد، اما در واقع این نتیجه حاصل نمیشود و یکی از دلایل آن این است که هر اقدامی که در سطح خیابان با همکاری گروههای مردمی انجام میدهیم نتیجه آن قابل مشاهده نیست، زیرا ورودیهای ما کنترل نمیشود.
وی، ادامه داد: در برنامه سال 99، خانوادههای تحت پوشش دیگر کودکانشان را به خیابان نمیفرستادند، اما باز هم خیابان پر از کودکان بود. ما در پروژهای که از بین 1000 نفر داشتیم فقط 24 نفر دوباره کودکانشان در سطح خیابان حضور داشتند و این نشان میدهد برنامه درست عمل کرده اما یکی از دلایل اینکه خیابان خالی نشده این است که این فرآیند، فرایندی نیست که تنها بهزیستی کار کند و لازم است دستگاههای متعدد و اقداماتی به عنوان اقدامات پیشگیرانه مانند کنترل مرزها و توجه به اتباع و دارای اوراق هویتی شدن اتباع مدنظر قرار گیرد.
وی، افزود: از مردم خواهش میکنیم به جای کمک به کودکان کار از طریق NGOها و خیریه ها از این کودکان حمایت کنند. این کار باعث می شود این کودکان مجموعه ای از حمایت ها را دریافت کنند. با کمک نقدی به کودکان تنها بخشی از نیازهای روزانه آنها رفع می شود. اما NGOها از طریق حمایتها و همکاری با دستگاهها نتایج بهتری را رقم بزنند.
مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: درباره مسائل بیندستگاهی یکی از بحرانیترین چالشها، نگاههای سیاستی در دستگاههاست. همسیاست شدن دستگاهها بسیار مهم است. الان در کشور وضعیت خوبی داریم اما به لحاظ مطلوب فاصله است. 3 دستگاه شهرداری، وزارت کار و بهزیستی و حتی دستگاههای دیگر مثل وزارت دادگستری با هم همسو هستند اما در کل در رابطه با موضوع کودکان کار 19 دستگاه در کشور داریم و اینها باید همنگاه و همنظر باشند تا اقدامی درست شکل بدهیم.
وی یکی دیگر از چالشهای بین دستگاهی را عدم اجرای مناسب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در بخش قضایی عنوان کرد و افزود: همانطور که قانون تصریح کرده که ولی و قیم قانونی در صورت سوء استفاده مکرر از کودکانش مجازات شود، ما خواهش داریم که به بند 15 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان توجه شود. ما به عنوان مطالبه دستگاه اجرایی خواهشمندیم به آن توجه شود، زیرا فرآیندهایی در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان وجود دارد که فرآیندهای پیشگیرانه از جنس حمایت از خانواده است.
علیگو، گفت: قطعا موضوع کودکان کار موضوعی چندوجهی است و نمیتوانیم موضوع را به فرهنگ و سیاست و یا اقتصاد تقلیل بدهیم. حتما لازم است تمام جنبهها را با هم ببینیم و به مدلهای بینالمللی توجه کنیم. باید حتما در موضوع اتباع یک تصمیم ملی گرفته شود و تکلیف کودکان اتباع غیرقانونی مشخص شود.
مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور بر توجه ویژه به کارگاههایی که از کار کودک به دلیل ارزان قیمت بودن سو استفاده میکنند، اشاره و تاکید کرد: ما نمیگوییم کودک کار مهارتی یاد نگیرد، اما نباید کار کودک به کودکی و فرآیند کودکی او لطمه وارد کند و نباید منجر به بازماندگی از تحصیل و آسیبهای مضاعف شود، لذا نظارت بر کار کودکان در کارگاهها بسیار مهم است و مطالبه ما ممنوعیت کار (برای کودکان زیر 15 سال و ایرانی و اتباع فرقی نمیکند) در کارگاههاست و این ممنوعیت باید اجرا و با کارگاههای متخلف برخورد جدی شود.
تسنیم نوشت، وی، یادآور شد: در هنگام تصویب بودجه و منابع مالی برای حوزه کودکان کار این مسئله مدنظر قرار نمیگیرد که این کودکان در شرایطی به خیابانها میآیند که از یک خانواده هستند و خانوادههای آنان معمولا مورد توجه قرار نمیگیرند. این کودکان بسیار زیاد هستند و 50 درصد از آنها از خانوادههای بالای 4 نفر هستند. منابع مالی باید حمایت حداکثری از یک خانواده 5 الی 6 نفره باشد.
علیگو تصریح کرد: کودکان کار نیاز به حمایتهای پزشکی و روانشناسی دارند. در مراکز خود به این موضوع توجه میکنیم که مدل ما از کودکان کار زندان نیست، مدل ما حمایتی نیست. تلاش ما این است که کودک را با خانوادهاش بازپیوند بدهیم.
مدیرکل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی اظهار کرد: هر کدام از نکاتی که عرض کردم اگر درست انجام نشود انگار کاری انجام نشده است. در سال 99 حدود 9 ماه کار انجام دادیم. همکاران من در خیابان حضور داشتند و به مردم مشورت میدادند، اما یک اتفاق در کشور همسایه ما باعث شد تمام خیابانهای ما پر از کودک کار شود.