كاظم كوكرم، منجم آماتور به تازگي در گفتوگو با خبرگزاری ايرنا گفته كه طبق محاسبات نجومي، امسال در بسياري از مناطق نيمكره شمالي ۳۰ آذر طولانيترين شب سال است و در اين تاريخ از نظر نجومي خورشيد به نقطه انقلاب زمستاني در كره آسمان ميرسد (نقطه انقلاب زمستاني نقطهاي است كه خورشيد در آن بيشترين پيشروي را در نيمكره جنوبي آسمان از ديد ناظر زميني دارد و در زماني كه انقلاب زمستاني رخ ميدهد، خورشيد از هر زمان ديگري به قطب جنوب آسمان نزديكتر و از قطب شمال آسمان دورتر شده است) در روزي كه خورشيد به انقلاب زمستاني ميرسد، سايهها در لحظه ظهر بيشترين كشيدگي را نسبت به ظهر ديگر روزهاي سال دارند.
طبق گفته اين منجم آماتور، امسال نقطه انقلاب زمستاني خورشيد، حوالي ساعت 12 و 50 دقيقه ظهر اول دي است و بنابراين، امسال در برخي شهرها و از جمله در شهر تهران، شب اول دي ماه (شنبه شب) حدود يك ثانيه بلندتر از شب 30 آذر (جمعه شب) خواهد بود در حالي كه در بسياري شهرهاي ايران، هم شب اول دي و هم شب 30 آذر، طول برابر دارند و البته در مجموع، هم شب 30 آذر و هم شب اول دي نسبت به شبهاي پيش و پس از اين دو تاريخ، حدود 3 تا 4 ثانيه طولاني ترند.
توضيح تكميليتر درباره اين تغييرات نجومي اين است كه امسال، طول شب از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب اول دي در شهر تهران ۱۴ ساعت و ۱۶ دقيقه و ۲ ثانيه و از غروب اول دي تا طلوع آفتاب دوم دي، ۱۴ ساعت و ۱۶ دقيقه و ۳ ثانيه است در حالي كه در شماليترين نقطه ايران يعني روستاي بورآلان در شهرستان ماكو، طول شب در ۳۰ آذر و اول دي، ۱۴ ساعت و ۳۹ دقيقه و ۲۰ ثانيه و در جنوبيترين نقطه ايران، يعني روستاي پسابندر در شهرستان دشتياري، ۱۳ ساعت و ۲۵ دقيقه و ۳۷ ثانيه است.
گراميداشتي براي يك آيين آريايي
شب يلدا - چله يكي از آيينهاي كهن و ملي ايرانيان است كه 29 آذر 1387 در فهرست آثار ملي ايران، از سال 1388 در تقويم رسمي كشور و 9 آذر 1401 هم بعد از انتظار 8 ساله و به عنوان نوزدهمين ميراث فرهنگي ناملموس ايران در فهرست جهاني يونسكو به ثبت رسيد.
ميراث فرهنگي ناملموس شامل آيين، هنر (ترانه، آوا و نوا، موسيقي) رويداد، مهارت و توانمنديهاي يك قوم در يك منطقه خاص جغرافيايي است كه در طول زمان و نسل به نسل به ارث رسيده و جسميت فيزيكي ندارد اما يك ملت يا يك قوم با انتقال مياننسلي، از اين ميراث ارزشمند حفاظت و حراست ميكنند در حالي كه ميراث فرهنگي ملموس شامل آثار و بناهاي تاريخي، هنرهاي سنتي و تزييني، محوطههاي باستاني و طبيعي در يك مكان جغرافيايي و با محدوده و مرزهاي مشخص است.
آيين باستاني و ملي شب يلدا - چله در سال 1401 در يك پرونده مشترك با افغانستان در فهرست ميراث ناملموس يونسكو ثبت شد و البته در همان سال و در اثناي بررسي اين پرونده در جلسهاي كه در مراكش برگزار ميشد، نمايندگان برخي كشورها ازجمله بنگلادش، ازبكستان، سويیس، كرهجنوبي، عربستان، اسلواكي و چك با توجه به حضور طالبان در افغانستان و با توجه به تفكرات متحجرانه اين گروه افراطي، نسبت به حفاظت از اين ميراث ناملموس در افغانستان ابراز نگراني كردند. چند روز بعد از ثبت جهاني شب يلدا - چله، علي دارابي كه در آن زمان معاونت وزارت ميراث فرهنگي را برعهده داشت هم اعلام كرد: «ما مشتركا اين رويداد را با افغانستان به ثبت رساندهايم ولي طالبان افغانستان اعتقادي به برگزاري شب يلدا ندارند و به گفته يونسكو هيچ اقدامي براي ثبت شب يلدا و كمك به ما براي ثبت اين رويداد انجام ندادهاند. البته سفير افغانستان در يونسكو، نماينده طالبان نيست چون نظام سياسي پيش از طالبان او را تعيين كرده است. امسال يلداي ما جهاني شده است. يلدا نشانه فيض و تجلي ربوبيت خداوند در گردش شبانهروز و سنت شگرف نياكان ما ايرانيان است. قدمت يلدا به قدمت نوروز است و برخلاف بسياري از آيينها، تنها جشني است كه در شب برگزار ميشود.»
با وجود آنكه تصور مسوولان وزارت ميراث فرهنگي ايران اين بود كه ثبت جهاني آيين شب يلدا - چله در قالب يك پرونده مشترك، به گسترش صلح بين كشورها و بهخصوص، بين كشورهايي كه براي آيين آريايي نوروز و شب يلدا، گراميداشت برپا ميكنند، منجر خواهد شد اما اخبار پس از ثبت جهاني آيين ملي ايرانيان نشان داد كه نگرانيهاي نمايندگان حاضر در اجلاس يونسكو بابت به خطر افتادن حراست از آيين شب يلدا - چله در افغانستان، بيجا نبوده چرا كه كمتر از سه هفته بعد از ثبت جهاني آيين شب يلدا - چله، طالبان در چند شهر افغانستان و از جمله در مزارشريف، اعلام كرد كه هيچ كس حق ندارد به اين مناسبت جشني برگزار كند و خطاب به مردم گفت: «از برگزاري مناسبتهاي غيراسلامي مانند يلدا خودداري كنيد. مراقب رسوم اسلامي خود باشيد. اسلام شب قدر را به ما پيشنهاد كرده است. فقط غيرمسلمانها در شب قدر ميخوابند و در شب يلدا بيدار ميمانند.»
يك سال بعد از ثبت جهاني اين آيين آريايي و باستاني هم وزارت امر به معروف و نهي از منكر رژيم افراطي طالبان در شبکه اجتماعی توييتر اعلام كرد: «بر همه مسلمانان واجب شرعي است كه از بزرگداشت چنين مناسبتي كه در اسلام جايگاهي ندارد، خودداري كنند.»
آيا اهميت «شب يلدا - چله» به دليل طولانيتر بودن اين شب است؟
شبان ميرشكرايي كه از سال 1392 مسووليت تدوين و تهيه پرونده جهاني «شب يلدا - چله» را برعهده داشته، چندي قبل در گفتوگو با خبرگزاري ايسنا با تصحيح اشتباه رايج گراميداشت شب يلدا به عنوان «طولانيترين شب سال» گفته بود: «يلدا، جشن بلندترين شب سال نيست بلكه جشن آغاز روشنايي است و طولانيتر بودن شب و پايان پاييز علت اين جشن نيست. در واقع جشن يلدا براي شب آن گرفته نميشود بلكه براي فردايي است كه روشنايي از آن روز شروع به فزوني ميكند و روزها طولانيتر ميشود. در دورههاي بسيار كهن كه تفكرات آيين مهر در ايران بسيار رواج داشته، اين جشن به عنوان جشن تولد مهر شناخته ميشد. مهر، ايزدِ نور (ايزد پيمان و روشنايي) و نشان آن، سرخي قبل از طلوع آفتاب و پس از غروب آفتاب است. اعتقاد بر اين بود از غروب تا طلوع دوباره آفتاب، مهر بر جهان حكمفرماست. مهر يك ايزد ناملموس و غيرمادي و نماد زندگي است. بخشي از ريشههاي جشن يلدا به اين تفكرات ميرسد و طولانيتر بودن شب و پايان پاييز علت اين جشن نيست.
در اساطير و متون كهن ايران، فلسفه و علت برگزاري شب يلدا، توجه ويژه انسان به طبيعت، نور و روشنايي و گرما است چرا كه بشر از هزارههاي پيشين، تاريكي و سرما را آزاردهنده و از آن به عنوان اهريمن تعبير ميكرده و در اين شب، تا صبح بيدار ميمانده تا با شكست اين اهريمن و غلبه بر آن به استقبال صبح روشن و آغاز طولانيتر شدن روزها برود. راز ميوههاي سرخ همچون انار و هندوانه و خرمالو و كدو حلوايي در سفره يلدا هم آغاز جشن روشنايي ايزد مهر است چون نمود جلوه ايزد مهر، سرخي شفق و فلق در افق طلوع و غروب خورشيد است.»
چندي قبل هم چند كارشناس نجوم در توضيح مبسوط درباره فلسفه نامگذاري شب يلدا - چله به خبرگزاري ايرنا گفته بودند: «يلدا يك واژه سُرياني به معني زايش است و آيين يلدا، ريشه در يكي از آيينهاي ايران باستان يعني ميتراييسم يا پرستش مهر دارد و گويا در باور ايرانيان باستان، يلدا نقطه آغاز خلقت بوده كه پس از يك شب طولاني و تاريك، با طلوع خورشيد و زايش مهر همواره تاريكي شكست ميخورد و روشنايي روز بر آن پيروز ميشود.
مهرپرستان شب يلدا را شب تولد ايزدمهر و ميترا ميپنداشتند و به همين دليل اين شب را جشن ميگرفتند. گفته شده كه در اين شب، ميترا (ايزد خورشيد) از دل سنگي درون غاري به دنيا آمد و از آنجا كه مردمان باستان، اين شب را بسيار شوم و نامبارك ميدانستند، تا سپيدهدم بيدار ميماندند و با فراهم آوردن خوراكيهاي گوناگون تا بامداد به انتظار ديدار نخستين پرتوهاي خورشيد بيدار مينشستند و در كنار يكديگر، خود را سرگرم ميكردند تا اندوه غيبت خورشيد و تاريكي و سردي، روحيه آنان را تضعيف نكند. روز اول دي هم خرمروز يا خور روز يا روز خورشيد، از گراميترين روزهاي ايرانيان و يكي از جشنهاي آيين زرتشتي بوده است. البته از يلدا به عنوان شب چله نيز ياد ميكنند چرا كه چهل روز پس از آن و در تاريخ دهم بهمن، جشن سده برگزار ميشود.»
به تازگي، حبيبالله محموديان كه باستانشناس و استاد دانشگاه آزاد ايلام است هم در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا، بر ايراني بودن آيين باستاني «شب يلدا - چله» تاكيد كرد و گفت: «عنصر ايراني در طول دوران مختلف تاريخي، با تفكر و تدبر و انديشه خود توانسته در تحولات علمي و فرهنگي جامعه صاحبنقش باشد. بهرهگيري ايرانيان از علم نجوم و محاسبات مختلف در رابطه با صور فلكي، آيينها و جشنهاي مرتبط با فصول و تغييرات و تحولات در پديدههاي منظم كيهاني با توجه به موقعيتها و شرايط خاص مكاني، نشانه تفكر و تدبر عنصر ايراني در تحولات علمي و فرهنگي است. اعياد نوروز باستاني، جشن مهرگان، جشن و آيينهاي كشاورزي، جشن سده، چهارشنبه سوري و شب يلدا، نمونههاي ارزشمندي از هنر و تمدن ايرانيان است كه در هر موقعيتي شادابي، نشاط، مهرباني، وحدت و همدلي را براي انسانها به ارمغان آورده است. جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است، جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان و يكي از بزرگترين جشنهاي ايرانيان است.»
برگزاري آيين گراميداشت آيين ملي شب يلدا - چله، در سالهاي 1399 و 1400 به واسطه شيوع كرونا مخدوش شد و با توجه به اينكه طي اين دو سال، ويروس كرونا در خطرناكترين وضعيت همهگيري قرار داشت و واكسيناسيون جمعي هم به حد مصونسازي نرسده بود، دولت از مردم خواست كه مراسم يلدا را به صورت مجازي برگزار كرده و از همنشينيهاي گسترده به طور جدي خودداري كنند. اما غير از اين دو سال، ا يرانيها - چه آنها كه در وطن هستند و چه هموطناني در اقصي نقاط دنيا - براي پاسداشت اين آيين ملي تلاش كردهاند.
جشنهاي مختلفي هم هر ساله به مناسبت شب يلدا - چله برگزار شده و امسال هم به مناسبت آيين ملي ايراني شب يلدا - چله، مراسم متنوعي و ازجمله حافظ خواني و شاهنامهخواني و برپايي سفره شب يلدا - چله در موزهها و بوستانها و نگارخانهها و ميدانهاي شهرهاي مختلف كشور برگزار ميشود و قرار است بزرگترين كرسي شب يلداي ايران به طول 11 متر در يكي از اقامتگاههاي بومگردي استان كرمان چيده شود.
گراميداشت «شب يلدا - چله»را به فرزندانمان بياموزيم
تاكيد مسوولان وزارت ميراث فرهنگي و دست اندركاران پاسداشت آيينهاي باستاني و ملي همواره اين بوده و هست كه خانوادهها براي گراميداشت اين ميراث كهن بكوشند. مهدي حجت، بنيانگذار سازمان ميراث فرهنگي ازجمله كارشناسان ميراث فرهنگي است كه در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اينكه همزمان با شب يلدا - چله در دورهمي خانوادگي اين آيين باستاني را پاس ميدارد، در توضيح ضرورت حراست ايرانيان از آيينهاي كهن و ملي ميگويد: «از بين مجموع رفتارهاي اجتماعي، ميتوان به مد اشاره كرد كه سابقه زيادي هم ندارد و در یک محدوده كوچك و در زمان كوتاهي هم نمود و تبعيت دارد و خيلي اوقات، بعضي مدها چندان منطبق با قواعد اجتماعي نيست. دومين رفتار اجتماعي كه مورد تبعيت جامعه قرار ميگيرد، سبك و روش است. حوزه جغرافيايي سبك، وسيعتر و زمان نمود و تبعيت از آن، طولانيتر است و نوع غذايي كه در يك منطقه يا در گروه خاصي از افراد طبخ ميشود يا حتي نوع پوشش مردم يك منطقه، سبك به شمار ميآيد و به همين دليل، سبك واجد تعلق جغرافيايي است در حالي كه مد از اين ويژگيها بيبهره است. سومين رفتار اجتماعي، سنتهاي اجتماعي است.
سنتهاي اجتماعي در مقايسه با مد و سبك، هم دربرگيري جغرافيايي بسيار وسيعتر و هم قدمت بسيار بيشتري دارند و بنابراين، سنتهاي اجتماعي، وسيعترين و پايدارترين نوع رفتار جمعي انسانها در يك سرزمين است كه البته دليل جامع و چندان روشني هم شايد نداشته باشد. به عنوان نمونه، نوشيدن آب، سنت نيست ولي اگر در منطقهاي از ايران، پشت سر مسافر آب بپاشيم، اين يك سنت در آن منطقه تلقي ميشود در حالي كه شايد توضيح روشني هم براي اين سنت وجود نداشته باشد.
شب يلدا، نوروز يا سيزده به در از جمله همين سنتهاي اجتماعي است كه اگر چه دليل روشني براي تعداد سينهاي سفره هفتسين نداريم و ممكن است به درستي هم ندانيم كه چرا در سفره هفتسين اقلامي كه با حرف سين شروع ميشود، قرار ميدهيم يا چرا در شب تحويل و نو شدن سال، سبزي پلو ماهي ميخوريم، ولي با اين حال اين سنتها را برپا ميكنيم چون مهمترين ويژگي سنتهاي اجتماعي اين است كه دربرگيري زماني بسيار طولاني و دربرگيري جغرافيايي بسيار وسيع، نشان ميدهد كه گذشتگان ما، اين سنتها را به عنوان آييني مفيد، در طول زمان و در عرض جغرافيايي مشخص تاييد و نسل به نسل منتقل كردهاند تا امروز، به ما رسيده است. شب يلدا ازجمله همين سنتهاي اجتماعي است كه در طول شب برگزار ميشود و همه خانواده و اقوام را گرد هم ميآورد و در اين شب، مجموع خوراكمان را به رخ زمستان ميكشيم تا به زمستان بگوييم كه با داشتن اين خوراكيها، از سرما نخواهيم مرد و ميتوانيم زمستان را تاب بياوريم و بنابراين، سفره شب يلدا و دور هم نشينياش، يك اميد بخشي در دل خود دارد.
اعتماد نوشت، از محاسن شب يلدا و ساير سنتهاي اجتماعي بسيار ميتوان گفت و البته بسيار مهم است كه سنن اجتماعي بايد مورد احترام باشد چون اين سنتها در يك وسعت جغرافيايي و در محدوده زماني بسيار طولاني، به عنوان يك آيين نيكو مورد تاييد تمام عقلاي آن سرزمين قرار گرفته و اين سنتها، ميراث واقعي گذشتگان ما است كه به ما به ارث رسيده و بنابراين، ما هم از نظر اجتماعي موظفيم اين سنتها را به عنوان ميراثي گرانقدر و ارزشمند پاس بداريم و از فوايد اين آيينها بهرهمند شويم و به خصوص، به فرزندانمان هم ياد بدهيم تا تداوم يابد و براي آيندگان بماند.»
انتهای پیام/